در سلسله مطالب «هوشمند سازی کسبوکار نیروگاهی» به موضوع به کارگیری هوش تجاری در صنعت تولید برق پرداختیم. در قسمت دوم فواید هوش تجاری و تاثیراتش بر عملکرد سازمان را با هم میخوانیم.
قسمت اول با موضوع تعریف «هوشمندسازی کسبوکار» در اینجا بخوانید.
تأثير هوشمندسازی کسبوکار بر عملكرد سازمانی
بهرهگیری از هوشمندسازی کسبوکار (BI) برای سازمان فواید و بهرههای زیادی را به همراه خواهد داشت که میتوان به طور کلی به موارد زیر اشاره کرد:
افزایش کیفیت دادهها و افزایش کیفیت اطلاعات (Bernhard Wieder, 2015) ،
افزایش تمرکززدایی اطلاعات، افزایش حمایت از تصمیم سازی و تصمیمگیری (Gartner, 2010)،
افزایش ارتباطات بین واحدها و اشتراک گذاری دانش سازمانی
بصورت کلی میتوان این موارد را در تصمیمگیری بهتر و سریعتر، بهبودکارایی و اثربخشی، کاهش هزینه و افزایش درآمد و در نتیجه سودهی بیشتر خلاصه کرد که در تصویر چرخه زیر نمایش داده شده است.
فرایند پایش عملکرد سازمان را میتوان در پرسشهای پنجگانه زیر خلاصه کرد:
چه چیزی رخ داده است؟ چرا رخ داده است؟ چه چیزی در حال وقوع است؟ چه اتفاقی خواهد افتاد؟ رخداد مطلوب چیست؟
و پاسخ به این پرسشها، نمایی کلی و کامل از پیشینه و حال سازمان را ترسیم کرده و مدیر را از مسیر طی شده و روند امور آگاه میکند.
همچنین مدیر با نگاهی به داشبورد میتواند دریابد که اگر روال کنونی سازمان حفظ شده و ادامه یابد، در آینده به کجا خواهد رسید؟ سپس با جمعبندی کلیه این عوامل تصمیمساز، توانمندی اخذ تصمیمات استراتژیک را یافته و سازمان را در مسیر درست راهبری خواهد نمود.
نباید غافل شد که تنها دستمایهٔ مدیریت سازمان؛ اطلاعات صحیح، بههنگام و پالایش شدهای است که ابزارهای هوشمندسازی کسبوکار برای سازمان به ارمغان میآورد.
مزایای هوشمندسازی کسبوکار نسبت به سیستمهای گزارشگیری عملیاتی
شاید بتوان بزرگترین مزیت سیستمهای هوشمندسازی کسبوکار نسبت به سیستمهای گزارش گیری عملیاتی را نگاه همه جانبه این سیستم به کسبوکار دانست. به عبارت دیگر سیستمهای گزارش گیری عملیاتی تصویری جز به جز از سازمان را ارایه میکنند، که برای مدیریت هرچه بهتر هر قسمت از سازمان بسیار مورد استفاده قرار میگیرد و میتواند موجبات تاثیرات غیرقابل انکاری در سازمان را فراهم آورد. به طور خلاصه میتوان گفت که هوشمندسازی کسب وکار سازمان، نگاهی فرا قسمتی به مدیران سازمان میدهد تا آنها بتوانند به کسبوکار خود به صورت یک موجود واحد نگاه کنند و به هماهنگی هر چه بیشتر فعالیتهای خود ادامه دهند. این رویکرد به همراه خود امتیازاتی را در سازمان ایجاد میکند که به مهمترین آنها در زیر اشاره شده است:
- آگاهی از اطلاعات پنهان سازمان
- یافتن مغایرتهای درون سازمانی
- افزایش کیفیت تصمیمات
- ترکیب اطلاعات قسمتهای مختلف سازمان
- یکپارچهسازی منابع مختلف اطلاعات سازمان
- کاهش نیروی انسانی مورد نیاز برای تولید اطلاعات و دانش
- برنامهریزی و بودجهریزی فرا قسمتی ۸. امکان نظارت بهتر بر سازمان
- کاهش پیچیدگی دادهها
- استفاده از نمودار، نقشه، سمبلها و تصاویر (Data Visualization)
- ایجاد داشبوردهای مدیریتی
- ایجاد گزارشهای تحلیلی و تحلیلهای پیشرفته
- ترکیب روشهای آماری، ریاضیات پیشرفته و هوش مصنوعی
- تشخیص نیازهای اطلاعاتی سازمان
- شناسایی منابع اطلاعاتی بیرون سازمان
- بهینهسازی سیستمهای اطلاعاتی سازمان
- مقایسه تاریخی اطلاعات سازمان
- گزارشگیری چند بعدی
- گزارش گیری برخط
- پردازش تحلیلی دادهها