قسمت ۱: فرایند کسب و کار چیست؟
هر سازمانی اعم از سازمانهای دولتی، بنگاهها و شرکتهای تجاری و موسسات غیر انتفاعی یا محصولی تولید میکنند و یا به افراد مختلف و نهادهای دیگر خدمتی را ارائه میدهند. برای تولید یک محصول و ارائه خدمتی به خصوص، نیروها و ماشین آلات باید مجموعه فعالیتهایی از قبیل تولید، تضمین کیفیت، بسته بندی، بارگیری و فروش آن محصول را انجام دهند.
علاوه بر این فعالیتها، سازمانها برای تولید محصول و ارائه خدمت نیاز به هماهنگی و حمایت نیز دارند. به این معنی که یک سازمان به خدماتی نیاز دارد تا به شکل موثرتری کار کند. به عنوان مثال مباحث مربوط به مدیریت، خدمات اطلاعرسانی، خدمات حقوقی، بازاریابی و مواردی از این قبیل از جمله مواردی هستند که در کنار فعالیتها به تسریع هدف هر سازمان کمک میکند.
به مجموعه کارهایی که برای ایجاد هماهنگی در یک سازمان یا شرکت برای رسیدن به یک هدف مشخص دنبال میشود؛ فرایند کسب و کار Business Process میگوئیم.
هر فرایند کسب و کار برعهدهٔ یک سازمان است اما این فرایند میتواند با فرایندهای کسبوکار سازمانهای دیگر تعامل داشته باشد. به عنوان مثال ارتباط سازمانی با «تامین کنندگان»، «دفاتر مرکزی» و «مراکز بینالمللی» از جمله این موارد هستند. مجموعه فرایند کسبوکار و این ارتباطات نشاندهندهٔ خروجی آن سازمان است. خروجیای که برای تعیین ارزش برای مشتریان آن سازمان کاملا ضروری است.
برخی از فرایندهای کسبوکار داراییهای سازمان هستند و سازمان باید به شدت از آنها مراقب کند. اولین قدم تشخیص ارزش این دارایی، تشخیص فرایند آن است. هنگامی که سازمانی فرایندهای خود را بشناسد؛ با مشاهده و تحلیل این فرایندها میتواند به محدودیتها و چالشهای فرایندی خود پی ببرد.
پس از تشخیص فرایندهای کسب و کار در داخل سازمان قدم منطقی بعدی، اعمال تغییرات لازم در فرایندهای کسب و کار سازمان است؛ تغییراتی که در جهت بهبود فرایندها بر روی آنها اعمال میشود.
فهرست مطالب
قسمت ۲: BPMN چیست؟
BPMN مخفف عبارت «نمادها و عناصر مدلسازی فرایندهای کسب و کار Business Process Model and Notation» است. میتوان به BPMN مجموعهای از نمادهای استاندارد برای مدلسازی فرایندهای کسب و کار نیز را اطلاق کرد. استانداردی که در بیش از ۵۰۰ صفحه نمادها، سنجهها، اشکال و عناصر مختلفی را برای این کار تبیین کرده است. شعار اصلی BPMN ایجاد نمادهایی قابل فهم برای همهٔ کاربران کسب و کار است. این در اصل بدین معنی است که BPMN روشهای (یا بهتر است بگوئیم زبان) استانداردی برای ارتباط میان ذینفعان فرایندهای کسب و کار مختلف ایجاد کرده است. ذینفعانی مانند: مالک فرایند، مجریان فرایند، تحلیلگران فرایند و مهندسان فناوری اطلاعات که همگی در فرایندهای کسب و کار وظیفهای را برعهده دارند.
آخرین نسخهٔ ارائه شده از BPMN شامل بیش از ۱۰۰ عنصر یا نماد و قوانین مربوط به کارگیری و ارتباط آنها در مدلسازی فرایند است. این نمادها در انواع مختلفی از نقشههای فرایندی با هر سناریویی قابل استفاده هستند.
نقشه فرایندی یا BPD، دیاگرام همکاری یا همان Collaboration Diagram، دیاگرام رقصآوایی chorography Diagram و دیاگرام مکالمه Conversation Diagram در فرایندهای کسب و کار اهداف مختلفی اعم از تحلیل فرایند، بهبود فرایند، ارتباط فرایند محور و معیارهای لازم برای رسیدن به راهحلهای مبتنی بر فناوری اطلاعات در حوزهٔ کسب و کار را در دورهٔ عمر فرایند کسب و کار برآورده میکنند.
علاوه بر کاربرد بصری BPMN از طریق این زبان مدلسازی ،میتوان مدل اولیهای ترسیم کرد که معنای عناصر بصری و غیربصری و روابط درونی آنها را مشخص کند.
نتیجهٔ معنایی عناصر BPMN که برای تعریف مدلهای فرایند کسب و کار مورد استفاده قرار میگیرند کاملاً برای اجرای موتورهای فرایند کسب و کار مفید هستند.
مهمترین مزیت BPMN در مقایسه با فناوریهای پیچیده این است که دیاگرام فرایند کسب و کار که شامل عناصر بصری BPMN است میتواند به راحتی از طریق کدهای مبتنی بر فرمت XML در BPMN به مدلهای اجرایی فرایند کسب و کار تبدیل شود.
BPMN که توسط کمپانی OMG (Object Management Group) حمایت میشود یک استاندارد عملی برای مدلسازی و خودکارسازی (اتوماسیون) فرایند است.
قسمت ۳: داراییهای سازمان، فرایندهای کسبوکار
مفهوم دارایی، هر آیتمی از ارزش اقتصادی است که متعلق به یک شخص یا سازمان باشد. به ویژه اگر این ارزش اقتصادی قابلیت تبدیل شدن به پول را داشته باشند. فرایندهای کسب و کار هم داراییهای سازمان محسوب میشوند. فرایندهای کسب و کار نزد مشتری بسیار اهمیت دارد چون این فرایندها برای مشتری ارزش ایجاد میکنند.
در واقع فرایندهای کسب و کار با هم بسته کردن مجموعهای از فعالیتها، ورودیهای سازمانی را به خروجیهای سازمان تبدیل میکند.
داراییهای هر سازمانی را میتوان به دو گروه اصلی تقسیم کرد: داراییهای ملموس و داراییهای ناملموس.
داراییهای ملموس که به آنها منابع سازمانی هم گفته میشود داراییهای فیزیکی سازمان هستند. مانند: مواد خام برای ساخت محصولات، ماشینها، زیرساختها و یا پول.
داراییهای غیر ملموس که قابلیتها و ظرفیتهای سازمانی نیز نامیده میشود.این داراییهای ماهیتی غیرفیزیکی دارند. داراییهای مانند: دانش سازمانی، ارتباط با مشتریان، فناوری اطلاعات و پایگاه داده سازمان، حق اختراع، علائم تجاری و حق انتشار محصولات، تواناییها، ابداعات و خلاقیات کارکنان و فرایندهای کسب و کار.
بهرهوری یک سازمان بستگی به این موضوع دارد که یک سازمان چه طور میتواند از قابلیتهای داخل سازمان خود (داراییهای غیرملموس) استفاده و منابع خود (داراییهای فیزیکی) را مدیریت کند.
تفاوت دیگر قابلیتها و منابع این است که به دست آوردن منابع در اکثر اوقات آسان است در حالی که افزودن به قابلیتهای سازمانی امری زمانبر است. تقلید و کپیبرداری از قابلیتهای سازمانی توسط رقبا کار دشواری است و به همین این بخش از داراییهای سازمان به وجودآورندهٔ مزیت رقابتی خواهد بود.
فرایندهای کسب و کار به داراییهای ناملموس سازمان تعلق دارند. این بدان معنا است که فرایندهای کسب و کار مفاهیمی انتزاعی هستند که ما در مجموعه سازمان باید آنها را نمایش دهیم. روش استانداردسازی شده برای نمایش فرایندهای کسب و کار استفاده از زبان مدلسازی BPMN برای مدلسازی فرایندهای کسب و کار است.
قسمت ۴: مزایای مدلسازی فرایند
برخلاف داراییهای فیزیکی سازمان که جزء داراییهای ملموس سازمان به شمار میروند، فرایندهای کسب و کار جزء داراییهای ناملموس سازمان هستند. این ویژگی شناسایی و مشاهدهٔ فرایندهای کسب و کار را سخت میکند.
برای معرفی فرایند لازم است تا فرایندهای ناملموس را به مدلهای فرایندی ملموس و بصری تبدیل کنیم. به این کار مدلسازی فرایند میگوییم.
مدل فرایند نمایشی از فرایندها در عالم واقع است که مدل بصری فرایند معمولا به عنوان نقشه فرایند و یا BPD (Business Process Diagram) شناخته میشود. از سوی دیگر مدل فرایند امکان این که بصری نباشد را نیز دارا است. برای مثال آنها ممکن است معنای اجرایی فرایند را به نمایش بگذارند.
دیاگرام فرایند میتواند زیرساخت مناسبی برای فعالیتهای مدیریت فرایندهای کسب و کار یا همان BPM (Business Process management) باشد. چرا که آنها امکان نمایش فرایند، مشاهدهٔ فرایند و تجزیه و تحلیل آن را فراهم میکنند.
بر مبنای نتایج ارزیابی و تحلیل فرایندها، میتوان تغییراتی عمده در فرایندهای موجود به وجود آورد تا جایی که تغییرات اعمال شده را میتوان شبیهسازی نمود تا متوجه میزان بهبود فرایند و اثرگذاری تغییر اعمال شده را سنجید.
اگر فرایند نمایش، مشاهده، تحلیل و بهبود فرایند به طور پیوسته در سازمان اجرا شود تاثیر بسزایی بر بهرهوری و اثربخشی سازمان میگذارند و بهبود چشمگیری بر عملکرد سازمان ایجاد میکنند.
قسمت ۵: BPMN چه چیزهایی را پوشش میدهد؟
زبان BPMN استانداردی برای مدلسازی فرایندهای کسب و کار است که در حال حاضر ویرایش دوم آن در ۵۰۰ صفحه در دسترس کابران کسب و کار قرار دارد و ویژگیهای این استاندارد مدلسازی فرایندهای کسب و کار را تشریح میکند.
این استاندارد علاوه بر مدلسازی فرایندهای کسب و کار جنبههای اجرایی آن را نیز پوشش میدهد.
با استفاده از زبان مدلسازی BPMN به عنوان استاندارد بصری مدلسازی فرایندهای کسب و کار میتوان انواع دیاگرامها را تعریف و ترسیم کرد. مانند: نمودار فرایند Process Diagram، نمودار همکاری Collaboration Diagram، نمودار مکالمه Conversation Diagram و نمودار رقصآوایی Choreography Diagram.
برای هر کدام از انواع این نمودارها باید معنا و مفهوم، نحوهٔ استفاده و شکل بصری عناصر زبان BPMN تعریف شود. منظور از نحوهٔ استفاده از اجزاء و عناصر BPMN ترکیب این عناصر به صورتی است که نمودارهای فرایندی معتبر و قابل پذیرش بسازند. منظور از معنا و مفهوم در جملهٔ بالا هم مفهوم هر یک از نمادها به تنهایی بدون در نظر گرفتن آنها در نمودارهای فرایندی کسب و کار است.
به علاوه، هر عنصر BPMN معمولاً در چند حالت مختلف قابل تعریف است. به عنوان مثال یک فعالیت (Activity) میتواند تکرار شونده (Repeating Activity) یا جبرانکننده باشد (Compensating Activity) باشد.
زبان مدلسازی BPMN2.0 فرمت تبدیلی برای نمودارها تعریف میکند که انتقال نمودار ها را در بین ابزارهای مختلف مدلسازی فراهم میسازد. این زبان مدلسازی در کنار نمایش بصری اجرای فرایند را نیز تعریف میکند و به دقت مشخص میسازد که چطور موتور های فرایند باید مدلهای فرایند را ترجمه و تفسیر کنند. به عنوان مثال برای عنصر یا نماد وظیفه (Task) به خوبی مشخص شده که در هر وضعیتی در موتور فرایند چگونه باید اجرا شود.
معانی اجرای فرایند (Semantics) به عنوان فرمتی قابل جایگزینی برای موتورهای فرایند بر مبنای BPMN یا BPEL تعریف میشوند.
به طور خلاصه زبان مدلسازی BPMN مجموعه نمادهایی برای مدلسازی کسب و کار است. این زبان همچنین میتواند فرمتی قابل جایگزینی برای تبدیل فرایندهایی که با زبان BPMN مدلسازی شدهاند را برای دیگر ابزارهای مختلف فراهم سازد.
قسمت ۶: نمونه فرایند ترسیم شده با زبان مدلسازی BPMN از چه چیزهایی تشکیل میشود؟
دیاگرام BMN از دو عنصر اصلی تشکیل می شود : Nodes (گرهها) واتصالات بین آنها (connection).
گرهها در BPMN2 شامل داده ها (Data)، اشیای جریان(Flow objects)، شرکتکنندهها (Swim lanes) و مصنوعات (Artifact) هستند، در حالی که اتصالات بین گرهها با اشیای ارتباط دهنده نمایش داده میشوند.
دیاگرام BMN از دو عنصر اصلی تشکیل می شود : Nodes (گرهها) واتصالات بین آنها (connection).
گرهها در BPMN2 شامل داده ها (Data)، اشیای جریان(Flow objects)، شرکتکنندهها (Swim lanes) و مصنوعات (Artifact) هستند، در حالی که اتصالات بین گرهها با اشیای ارتباط دهنده نمایش داده میشوند.
محوریترین و پیچیدهترین دسته عناصر زبان مدلسازی BPMN ، دسته اشیای جریان است که خود این دسته شامل فعالیتها (Activities)، درگاهها (Gateways) و رویدادها (Events) میباشد. فعالیتها عموما نوعی از کار هستند که شخص یا شرکت آنها را انجام میدهد.
زبان مدلسازی BPMN دودسته اصلی از BPMNها شامل وظایف و زیرفرایندها را تعریف میکند.
از درگاهها برای جداسازی یا تلفیق چند جریان فرایندی استفاده میشود و مسیر فرایند کسبوکارتوسط درگاهها میتواند منشعب یا دو شاخه شود و یا اینکه ترکیب و یکی شود.
رویداد اتفاقی آن چیزی است که فرایندی را شروع کرده، در طول فرایند اتفاق افتاده و یا حالت نهایی فرایند رانشان میدهد.
منظو از شرکتکنندهها شرکت کننده های فرایندها میباشد که شامل دو بخش اصلی است : استخر کاری (POOL) یا خطوط کاری (LANE ).
POOLها در اصل شرکتکنندگان فرایند را نشان میدهند و شامل یک فرایند هستند، در حالی که LANEها برای سازماندهی امور داخل یک فرایند به کار گرفتهمیشوند. Data objectها اطلاعاتی است که فعالیت ها برای اجرا شدنشان در طول فرایند نیاز دارند و یا چیزهایی است که فعالیتها پس از به اجرا درآمدن تولید می کنند.
Artifactها یا مصنوعات مانند Commentها اطلاعات اضافی دربارهی فرایندها را برای خواننده نشان میدهند اما جریان یا فرایند را تحت تاثیر قرار نمیدهند.
همه این اجزای دسته بندی شده زبان مدلسازی BPMN با یکی از اتصال دهندههای مناسب به هم متصل میشوند.
قسمت ۷: طبقهبندی عناصر سازنده زبان مدلسازی BPMN 2.0
زبان مدلسازی BPMN 2.0 شامل بیش از صد عنصر منحصربهفرد و یک مجموعه قوانین پیشرفته در خصوص کاربردهایش است، این به این معنی است که زبان مدلسازی BPMN به اندازهای قوی و پیچیده است که ممکن است کارشناسان این حوزه را از بهره مندی از آن منصرف کند. یکی از راه های ساده استفاده از زبان مدلسازی BPMN استفاده از بخشی از عناصر مدلسازی فرایند تعریفشده است.
BPMN این ایده را با تعریف سه زیرشاخهی استاندارد تقویت میکند: زیرشاخه توصیفی(Descriptive analytic)، زیرشاخه تحلیلی (Analytic subclass)، و زیرشاخه قابل اجرای مشترک(Common Executable subclass).
زیرشاخهی توصیفی از جمله سادهترین این زیرشاخهها است. این زیرشاخه مربوط به عناصر قابل مشاهدهای است که در مدل سازی سطح بالا استفاده میشود. نقشههای فرایند توصیفی باید ساده ترسیم شود تا مدیران اجرایی و مدیران ارشد کم تجربه در BPMN بتوانند نقشهها را آسانتر درک کنند.
زیرشاخه تحلیلی دارای جزئیات بیشتری است و همه عناصر زیرشاخه توصیفی به علاوه نصف کل عناصر مدلسازی فرایندهای کسبوکاررا شامل میشود. زیرشاخه تحلیلی عناصر BPMN، به ما امکان مدل سازی و تحلیل جزئی فرایندها را میدهد که خود پیششرطی برای بهبود فرایندها میباشد.
آخرین زیرشاخه عناصرBPMN، زیرشاخه قابل اجرای مشترک است. مسیرعناصرقابل اجرای مشترک بین زیرشاخه توصیفی و زیرشاخه تحلیلی است اما شامل ویژگی ها و جزئیات اجرایی مرتبط هم است. زیرشاخه قابل اجرای مشترک عناصری از BPMN را دربرمیگیرد که معمولا برای مدلهای فرایندی که می خواهیم پیاده سازی کنیم موردنیاز است.
قسمت ۸: فعالیتها در زبان مدلسازی BPMN
براساس دستورالعمل BPMN 2.0 فعالیت آن کاری است که یک شرکت یا سازمان با استفاده از فرآیند کسبوکار انجام میدهد .
در نقشه فرایندی ترسیم شده با زبان BPMN فعالیت به شکل مستطیل با پوشههای گرد نمایش داده میشود و باتوجه به کاری که باید انجام دهد نامگذاری میشود.
BPMN دو نوع فعالیت تجزیه ناپذیر (ATOMIC ) و مرکب (Compounded) تعریف میکند.
فعالیت تجزیه ناپذیر با عنوان یک وظیفه تعریف میشود و عملهای منفردی را در حین فرایند نشان میدهد که دیگر نیازی نیست که بیشتر شکسته شوند.
فعالیت مرکب به عنوان یک زیرفرایند، کاری را در حین فرایند نشان میدهد که میتواند برای پایینترین سطح فرایند شکسته شود.
یک زیرفرایند میتواند در نمای باز و گسترده نمایش داده شود که همه جزئیات را نشان دهد و یا می تواند در نمای بسته نمایش داده شود که در این صورت جزئیاتش را پنهان میکند.
فعالیت فراخوان (Call activity) یک نوع خاصی از فعالیت است که وظایف یا زیرفرایندها را از سرتاسر فرایند فراخوانی میکند. یک فعالیت فراخوان با مرزی ظخیم نمایش داده میشود
BPMN 2.0 درکنار این دو نوع فعالیت اصلی، رفتاها و ویژگیهای مختلفی از فعالیتها را نیز تعریف میکند که با دیدن نمادهای استاندارد، قابل تفسیر هستند به عنوان مثال فعالیت قابل تکرار، وظیفه انجام شده توسط کاربر، وظیفه خودکار و زیرفرایند تراکنش.
قسمت ۹: انواع تسک (Task) در استاندارد BPMN
یک Task پایهترین عنصرو فرایند کسبوکار است چراکه به تعریف یک کار واحد میپردازد.
استاندارد BPMN 2.0 انواع مختلفی از وظایف را به کمک علائم تعریف کردهاست که به صورت گرافیکی با شکلهای مختلف در سمت چپ و بالای پنجره عنصر وظایف نمایش داده میشود. این علائم تعریف کننده رفتارهای مختلفی است که ممکن است یک Task به همراه داشته باشد.
Task یا همان وظیفه توسط یک فرد انجام میشود. BPMN برای تسک کاربر (User Task) یا تسک دستی (Manual Tsk) تفاوت قائل است.
تسک فعالیتی ویژهای است که در فرایند کسبوکار به دست یک نفر اجرا میشود. کار دستی به صورت فیزیکی انجام میشود. BPMN انواع وظایف بدون تعامل انسان را در سه نوع تعریف میکند.
- Service Task
- Script Task
- Business Rule Task
Service Task باید زمانی استفاده شود که سرویسی خارج از فرایند کسبوکار برای انجام فرایند فراخوانده شده است که این کار می تواند به وسیله Web Servic یا Application به صورت خودکار انجام شود.
Script Task باید زمانی استفاده شود که کار به صورت مرکزی در موتور فرایند کسبوکار اجرا میشود.
Business Rule Task ارتباطات را با موتور قوانین کسب و کار نشان میدهد به ویژه ورود اطلاعات و دریافت خروجی محاسبات .
در نهایت BPMN برای هر وظیفه که نیاز به ردو بدل کردن پیام دارد دو نوع کار ارسال (Send ) و دریافت ) Receive ) را تعریف می کند.
Send Task برای ارسال پیام به شریکان خارجی طراحی شده است و مادامی که یک پیام ارسال شد آن وظیفه انجام شده است.
Receive Task فعالیتی است که منتظر دریافت پیام از شریکان خارجی است و مادامی که پیام دریافت شد آن وظیفه انجام شده است.
قسمت ۱۰: رویدادهای BPMN
رویداد یکی از دسته عناصرهای رایج مدلسازی فریاند با زبان BPMN است و نشاندهنده رخدادهای در طول فرایند است.
رویدادها در یک فرایند میتوانند اتفاق بیفتند مانند: تماس تلفنی، فرا رسیدن یک زمان خاص، پیامی که باید ارسال شود، پیامی که باید دریافت شود، همه وظایفب که باید انجام شوند و یا به وجود آمدن خطاها.
در نقشه فرایندی با زبان BPMN یک رویداد به صورت گرافیکی به صورت دایره نشان داده میشود. رویدادها یا همان Eventها به صورتهای مختلفی میتوانند در فرایندکسبوکار ظاهر شوند که زبان BPMN اکثر آنها را میتواند پشتیبانی کند.
رویدادهای BPMN میتوانند براساس چند معیار شناسایی شوند:
میتوانند در ابتدا، میان و یا پایان یک فرایند اتفاق بیافتند که رویدادهای شروع، میانی و پایان نامیده میشوند و از طریق ضخامت شکل دایره آنها مشخص میشوند.
رویداد شروع دایرهای با یک خط باریک رویداد میانی دایرهای با دو خط باریک است و رویداد پایانی با خط پهن تو پٌر نمایش داده میشوند.
رویدادها میتوانند انواع مختلفی از محرکها را داشته باشند که شامل پیام، سیگنال، زمان، موارد استثنا و یا شرایط میباشد. این نوع محرکهای رویداد به صورت گرافیکی با آیکٌنی داخل یک دایره نشان داده میشوند.
همچنان یک رویداد میتواند دو نوع پرتاب کننده و یا دریافت کننده باشد، درواقع باعث فرستادن و دریافت پیامی باشد.
در نقشه فرایندی با زبان BPMN نوع دریافتی و یا پرتابی رویدادها ازطریق توخالی و توپر بودن آیکن محرک رویداد نشان داده میشود.
رویداد دریافت کننده میتواند در جریان فرایند کسبوکار یا در مرز یک فعالیت قرار بگیرد که به رویداد مرزی ( boundary event) معروف است.
به عنوان مثال زمانی که رویداد در جریان فرایند کسبوکار قرار میگیرد درواقع به عنوان مکانیزم انتظار عمل میکند، از طرف دیگر زمانی که روی مرز فعالیت قرار میگیرد بهعنوان مکانیزم تغییر جهت جریان فرایند عمل میکند.
رویداد مرزی در دو نوع متوقفکننده وغیرمتوقفکننده تعریف میشود.
نوع متوقفکننده در فعالیت مورد نظر وقفه ایجاد میکند در حالی که در نوع غیرمتوقفکننده اینطور نیست.
نوع متوقفکننده یا غیر متوقفکننده بودن رویدادهای مرزی از طریق خطوط مرزی توپر یا نقطهچین مشخص میشوند.
قسمت ۱۱: درگاهها در استاندارد BPMN
Gateways ها جزء دسته عناصر جریان در استاندارد BPMN هستند که برای همگرا و یا واگرا و کنترل جریان کسبوکار مورد اسیتفاده قرار میگیرند. Gatewayها امکان چند شاخه شدن، انشعاب، ادغام و به هم پیوند زدن مسیرها را در نقشههای فرایند کسبوکار فراهم میکندد.
زبان BPMN به منظور تعریف رفتارهای مختلف جریانهای فرایندی، انوع مختلفی از Gatewayها را تعریف میکند که با آیکنهای لوزی شکل نشان داده میشوند. در مجموع استاندارد مدلسازی BPMN 2.0 هفت نوع مختلف از Gatewayها را تعریف کرده است.
در این مبحث قصد داریم ۴ نوع پرکاربرد Gatewayها را تشریح کنیم.
- درگاه انحصاری (Exclusive gateway ((XOR )
- درگاه غیرانحصاری( Inclusive gateway ( (OR)
- درگاه موازی ((Parallel gateway
- Event Based gateway درگاه رویدادم محور (Event Based gateway)
پرکاربردترین این درگاهها Exclusive است که برای ساختن مسیرهای جایگزین در جریان فرآیند مورد استفاده قرار میگیرد به عنوان نمونه تصمیم های انحصاری یا حلقه جریان. Exclusive Gateway میتوانند با یک لوزی توخالی و یا یک لوزی با نماد X نشان داده شوند.
در درگاه غیرانحصاری، تمام عبارتهای شرطی ارزیابی میشوند چون هریک ازمسیرها مستقل در نظر گرفته میشوند احتمال وقوع ترکیبی از تسکها وجود دارد.
Parallel gateway مسیر موازی را بدون بررسی و هیچ شرطی ایجاد میکند یعنی هر جریان خروجی به محض دریافت درگاه موازی فعال میشود که معمولا با نام انشعاب فرآیند شناخته میشود.
در درگاه موازی، gateway قبل از ایجاد جریانهای خروجی منتظرهمهی جریانهای ورودی میشود که این gateway برای جریانهای ورودی به عنواان اتصالدهنده فرآیند شناخته میشود.
در نهایت درگاه انحصاری رویدادمحور شبیه یک درگاه انحصاری است که می توانیم در آن نقاط چندشاخه شدن مسیرها را مشاهده کنیم اما برای درگاه انحصاری رویدادمحور، مسیرهای پیشرو که از درگاه خارج میشوند با توجه به رویدادهای قابل رخداد فعال میشوند و به این معنا است که تصمیمم گیری در فرآیند معمولا از طریق شریکهای خارجی انجام میگیرد.
قسمت ۱۲: مصنوعات در زبان استاندارد BPMN
مصنوعات مشابه اشیاء جریان یا اتصالدهندهها، گروهی از عناصر زبان مدلسازی BPMN 2.0 هستند.
هدف این عناصر فراهم کردن اطلاعات پشتیبان بیشتر دربارهی نقشه قرایند یا عناصر موجود در نقشه فرایند است.
مصنوعات BPMN توسعه پذیر هستند و در استاندارد BPMN 2.0 سه نوع استاندارد را شامل میشوند: پیوستگی (Association)، گروهها (Groups) و حاشیه نوسی ها (Text annotations).
حاشیهنویسیها مکانیزمی برای مدلساز فراهم میکند تا اطلاعاتی اضافی برای خواننده نقشه فرآیند ارائه کند. حاشیهنویسیها میتوانند آزادانه در هرکجای نقشه فرآیند قرار بگیرند و معمولا با عناصر نقشه مرتبط هستند.
چیزی که اهمیت دارد این است که حاشیهنویسیها به هیچ عنوان روی جریان فرآیند تاثیر نمیگذارند.
پیوستگی زمانی استفاده میشود که نیاز باشد اطلاعات و مصنوعات به اشیای جریان متصل شوند و با خطوط نقطهچین نمایش داده میشوند. اگر لازم باشد که به خط پیوستگی جهت دهیم علامت فلش به سر خط اضافه میشود.فلش میتواند به یک طرف و یا به هر دو طرف اضافه شود.
همچنین پیوستگی میتواند برای نشان دادن یک وظیفه جبران در یک زیرفرآیند تراکنش مورد استفاده قرارر بگیرد.
یک گروه با مستطیلی با گوشههای گرد و خطچین نشان داده میشود که برای احاطه کردن مجموعهای از عناصر به کار میرود تا آنها را دستهبندی کند. برخلاف زیرفرآیندها، گروهها محدودیت اضافی بر نحوه عملکرد یک فرآیند اضافه نمیکنند و معمولا به عنون محفظهای برای گزارش دادن عمل میکنند.
از آنجایی که مصنوعات گسترشپذیر هستند، مدلسازان فرآیند و فروشندگان ابزارهای مدلسازی میتوانند ازطریق اضافهکردن انواع مصنوعات جدید، زبان BPMN را گسترش دهند تارمانی که این گسترشها بروی رفتار استاندارد یک نقشه اثر نگذارد.
نمونه مصنوعات BPMN غیراستاندارد عبارتند از محدودیها، نیازها و کنترل.
قسمت ۱۳: جریانهای کنترلشده و کنترل نشده در زبان مدلسازی BPMN
در زبان مدلسازی BPMN، عملکرد فرایند با یک توالی از عناصر جریان (flow (objects و به همراه جریانهای کنترلشده یا کنترلنشده نشان داده میشود که بیانکننده همگرایی یا واگرایی مسیر فرایند است.
جریان کنترل شده جریانی است که فرآیند فعالیتها را یکی پس از دیگری پشت سر میگذرد و تابع شرایطی است که در دروازه های تصمیم یا همان gateways تعریف شده است.
در جریانهای کنترل نشده فرآیند بدون هیچگونه وابستگی به شرطی ادامه پیدا میکند. برای مثال جریان کنترل نشده یک جریان توالی بین دو فعالیت است که بین آنها دروازهای وجود ندارد.
هر دو جریان کنترل شده و کنترل نشده میتوانند برای انشعاب یا ادغام فرآیند به کار بروند. انشعاب فرآیند یعنی تقسیم مسیر فرآیندی به دو یا چند مسیر موازی، به این منظور که انشعاب فرآیند نقطه ای از فرآیند است که فعالیت ها به جای اینکه پشت سر هم اجرا شدن، می توانند همزمان اجرا شوند.
یک انشعاب فرآیند میتواند با دروازه موازی یا چند جریان توالی خروجی از یک فعالیت مدلسازی شود. برخلاف انشعاب، ادغام فرآیند به نقطه ای از فرآیند اشاره دارد که در آن دو یا چند مسیر از جریان فرآیند ترکیب میشوند و یک مسیر جریالن توالی را ایجاد میکنند. برای انجام این کار BPMN از چندین جریان توالی ورودی به به یک فعالیت (exclusive gateways ) استفاده میکند.
برخلاف چند شاخه کردن و به هم پیوند زدن فرآیند در جریانهای کنترل نشده، چند شاخه کردنها و به هم پیوند زدن فرآیندها میتوانند با جریانهای کنترلشده مدلسازی شوند.
چند شاخه کردنها در جریان فرآیند با دروازههای تصمیم exclusive gateways یا inclusive gateways نشان داده میشوند و بیان کننده این موضوع هستند که مسیر توالی فرآیند میتوان یک یا چند مسیر جایگزین را طی کند.
به هم پیوند زدن دو فرآیند، آن نقطهای است که در آن دو یا چند مسیر موازی به یک مسیر تبدیل میشوند که همگامسازی هم نامیده میشود . برای نمایش به هم پیوند زدن در جریان فرآیند، BPMN از دروازه تصمیم موازی استفاده میکند. یک پیوند فرآیندی معمولا همراه با انشعاب کنترل شده استفاده میشود.
قسمت ۱۴: اشیای داده در زبان مدلسازی BPMN
مدلسازی فرآیند معمولا نیاز دارد تا مواردی را نشان دهد که در طول اجرای یک فرآیند ساخته میشوند، تغییر پیدا میکنند، ذخیره، ارسال یا دریافت میشوند.
این موضوع ممکن است یک مورد فیزیکی مانند ماشین یا اطلاعاتی مانند فاکتور یا محصول باشد.
زبان مدلسازی BPMN به صورت مستقیم مدلسازی موارد اطلاعاتی و جریان موارد اطلاعاتی را ارائه میکند در صورتی که بخشهای فیزیکی تنها میتوانند به صورت غیرمستقیم نشان داده شوند.
به عناصر BPMN که آیتمهای اطلاعاتی را ذخیره سازی میکنند یا آنها را در طول اجرای فرآیند انتقال میدهند عموما عناصر آگاه از جریان اطلاعات گفته میشود. این عناصر شامل انواع داده ها، انبار داده، ورودی داده و خروجی داده می باشند.
راه اصلی مدلسازی جریان دادهها استفاده از عنصر اشیای داده (Data object) است. یک داده تنها در سطح فرآیندی که در آن تعریف شده قابل مشاهده است و وقتی نمونه فرآیند کامل شود متغیر پاک میشود.
تغییر حالت انتقال دادهها توسط آنها بین عناصر با مشارکت دادهها (Data association) مدلسازی میشود.
مشارکت داده هیچ تاثیر مستقیمی روی جریان فرآیند ندارد.
ارجاعات اشیای داده مسیری است که از دادهها دوباره در همان فرآیند استفاده میشود که میتوانند حالتهای مختلف یک انتقال داده را در نقاط مختلف یک فرآیند مشخص کنند.
نوع خاصی از اشیای داده، مجموعه داده ای است که آرایهای منظم از عناصر داده را نشان میدهد.
تبادل اطلاعات بین فرآیندها میتواند با ورودی و خروجی دادهها مدلسازی شود.
ورودی دادهها نشان دهنده ورودیها تا بالاترین سطح فرآیند یا به عبارتی فرآیند فراخوانی شده است. درحالی که خروجی دادهها تنها در بالاترین سطح نمودار فرآیند جهت نمایش خروجی فرایند نشان داده میشوند.
مقابل مخزن داده (data store ) مکانیزمی برای فعالیتها فراهم میکند تا بازیابی یا به روزرسانی اطلاعات ذخیره شده را به صورت پیوسته فراتر از مقیاس فرآیند انجام دهند.
مخازن داده هم میتوانند به عنوان منبع یا هدف ارتباطات باشند و هم به این علت که به صورت یکپارچه هستد میتوانند برای ارتباطات بین فرآیندها استفاده شوند.
قسمت ۱۵: اتصالات در زبان مدلسازی BPMN
نمودارهای BPMN از دو نوع عنصر اصلی تشکیل شده است: اتصالات و گرهها
در زبان مدلسازی BPMN 2.0 چهار نوع مشارکت اصلی تعریف شده است: جریانهای اصلی فرآیندی یا جریانهای توالی (Sequence flows)، جریانهای پیام ( Message flows)، مشارکتهای داده ( Data associations) و مشارکتها (Associations).
رایجترین مشارکتها، جریانهای توالی هستند که با خطوط توپٌر جهتدار نشان داده میشوند. جریانهای توالی ترتیب عناصر جریان را درنمودارهای فرآیند و نموداهای کوریوگرافی تعیین میکنند.
جریان توالی رفتار فرآیند یا جریان کنترل را تعیین میکند. اگریک جریان توالی با یک لوزی کوچک نمایش داده شود می تواند یک شرط را هم تعریف کند.
جریان توالی تنها میتواند درون یک مشارکتکننده (pool) استفاده شود و نمیتواند از مرزهای آن محدوده خارج شود. برعکس جریان پیام برای نشان دادن جریان پیام های ارسالی ودریافتی بین دو شرکت کننده استفاده میشود.
در زبان مدلسازی BPMN دو استخر کاری نشان دهنده دو شرکتکننده هستند. منبع جریانهای پیامی میتوانند شرکتکنندهها، رویدادها و فعالیت ها باشند و مقصد دریافت کننده هم می تواند عناصر مشابه باشد.
مشارکت های داده برای نشان دادن جریان اطلاعات بین دادهها، مخازن داده، ورودی و خروجی داده استفاده میشوند. مشارکت های داده خطوط نقطه چین جهتداری هستند که ترتیب جریان داده را معین میکنند. دادهها میتوانند مستقیماً با جریانهای توالی همراه شوند تا ارتباط های یکسان ووردی و خروجی را نشان دهند.
آخرین نوع مشارکتها (Associations) هستند که نمایش گرافیکی مشابهی با مشارکتهای داده (Data associations ) دارند. مشارکتها برای پیوند دادن مصنوعات زبان مدلسازی BPMN با عناصردیگری این زبان استفاده میشوند و بیشترین کاربرد آنها وصل کردن حاشیه نویسی های متنی به فعالیتها، درگاهها یارویدادها است.
قسمت ۱۶: استخرهای کاری و خطوط کاری در زبان مدلسازی BPMN
خطهای کاری (Swimlanes) یکی از پنج دسته عناصر اصلی در زبان مدلسازی BPMN هستند و به عنوان یک محدودکننده مجموعهای از فعالیتها را از دیگر فعالیتها تفکیک میکند.
زبان مدلسازی BPMN 2.0 دو نوع مختلف از خطهای کاری را تعریف میکند: استخر کاری ( pool ) و خط کاری ( Lane).
در نمودار BPMN، یک شرکتکننده میتواند یک ماهیت خاص مثل یک شرکت یا یک نقش مثل خریدار، فروشنده یا تولید کننده را داشته باشد.
هر استخر کاری یک فرآیند کسبوکار را به صورت کامل درون خود نگهداری میکند و فرآیند باید به صورت کامل درون این استخر کاری قرار بگیرد. جریان توالی نمی تواند از مرزهای استخر کاری خارج شود.
استخر کاری را میتوان به دوصورت جعبه سفید و جعبه سیاه تقسیم بندی کرد.
جعبه سفید جزئیات داخلی استخر کاری را نشان میدهد، در حالی که جعبه سیاه همه فرآیندهای دررون خود را پنهان میکند.
مناسبترین کاربرد جعبه سیاه زمانی است که استخر کاری تنها به یک فرآیند ارجاع داده نشده و یک مشارکتکننده خارج از فرآیند وجود دارد.
نامگذاری استخرهای کاری جعبه سیاه معمولا توسط فرآیند مشارکتکننده ای که ارائه می دهد صورت میگیرد.
در حالی که استخرهای کاری جعبه سفید معمولا توسط فرآیندی که درونشان قرارداردن امگذاری میشوند
خط کاری یا Lane یک بخش زیرین در استخر کاری است و طول آن برابر است با تمام استخر کاری به صورت افقی و یا عمودی است.
خطهای کاری جهت سازماندهی ودستهبندی فعالیتها دراستخر کاری استفاده میشوند و در عمل، معمولا برای تخصیص فعالیتها به نقشها، سیستمها یا بخشهای سازمان استفاده میشوند.
علاوه بر این یک استخرکاری میتواند چندین خط کاری مربوط به بخشهای مختلف سازمان داشته باشد و درون این خطوط کاری هم میتواند نقش ها یا خطهای کاری مربوطه حضور داشته باشند.
در نگاه اول هر دو عنصر خط کاری خیلی شبیه به هم به نظر میرسند اما از دو معنای کاملا متفاوت برخوردار هستند.
استخر کاری نمایش دهنده شرکت کننده در کسبوکار است و ممکن است به عنوان یک نگهدارنده برای یک فرآیند عمل کند؛ در حالی که خط کاری یک مکانیزم برای طبقهبندی فعالیتها است.
قسمت ۱۷: رفتار زیرفرآیندها در زبان مدلسازی BPMN
زیرفرآیند، فعالیت مرکبی است که برخلاف یک تسک میتواند تا آخرین سطح از جزئیات مدل فرآیند شکسته شود. علاوه بر این زیرفرآیند میتواند در نمای باز (Expanded view) یا نمای بسته (Colapsed view) نمایش داده شود.
نمای باز جزئیات زیرفرآیندها را در وضعیت محدوده فرآیند نشان میدهد، در صورتی که نمای بسته نشان دهنده آن است که یک زیرفرآیند میتواند باز باشد تا فرآیند سطح پایینتر را نشان دهد.
زیرفرآیند با نمای بسته با نماد به علاوه (+) در وسط پایین شکل قرار میگیرد. علاوه بر علامت نمای زیرفرآیند بسته، زبان مدلسازی BPMN چهار نوع علامت استاندارد را برای زیرفرآیندها مشخص میکند که رفتارهای مختلفی از یک زیرفرآیند را تعریف میکند : علامت حلقه، علامت چند نمونهای، علامت تککاره و علامت جبران.
علامت حلقه، تکرار زیرفرآیند را مشخص میکند که این بدان معناست که یک زیرفرآیند با رسیدن به انتهای خط، مجدد شروع میشود. تا زمانی که همه شرایط حلقه درست باشند، این زیرفرآیند به تکرار ادامه میدهد.
علامت چند نمونه ای که به یک زیرفرآیند ضمیمه شده چند نمونه از همان زیرفرآیند را نشان میدهد که میتوانند به صورت موازی یا پشت سرهم انجام شوند. سه خط افقی مربوط به چند اجرای پشت سرهم است درحالی که سه خط عمودی نشاندهنده این است که نمونه ها باید به صورت موازی اجرا شوند.
زیرفرآیند تک کاره با علامت Mode یا همان تیلدا (~ ) تعریف میشوند. این نوع از زیرفرآیند دارای یک سری فرآیند داخلی طراحی شده است تا به صورت قابل انعطافی اجرا شوند. فعالیتهای ذکرشده میتوانند به صورت پشتسرهم یا موازی اجرا شوند یا میتوانند چندین بار پشتسرهم اجرا شوند.
زیرفرآیند جبران با علامت جبران تعریف میشود و نشاندهنده یک رسیدگی کننده به خسارت جبران است و زمانی اجرا میشود که یک رویداد جبران فعال شود. این موضوع زمانی اتفاق می افتد که مثلا تراکنش مالی با موفقیت انجام نشود. یک زیرفرآیند میتواند یک تا سه مورد ترکیب این علائم رفتاری را داشته باشد به جز علامت حلقه و علامت چندنمونه ای که نمیتوانند همزمان اتفاق بیفتند.
قسمت ۱۸: انواع زیرفرآیندهای BPMN
زیرفرآیندها در فرآیندهای کسب وکار چند کاربرد دارند.:
- پنهان کردن پیچیدگیهای فرآیند
- تعریف یک مقیاس برای دیده شدن حوزه دادهها، حوزه تراکنش
- بررسی استثناءهای داخلی و خارجی رویدادها
در کنارزیرفرآیندهای ساده ، BPMN سه نوع خاص از زیرفر آیندها را تعریف میکند:
Call subprocess – زیرفرآیند با قابلیت استفاده مجدد
Transactional subprocess – زیرفرآیند تراکنشی
زیرفرآیند مبتنی بر رویداد
زیرفرآیند با قابلیت استفاده مجدد – Call Subprocess زیرفرآیندی است که با قابلیت استفاده مجدد که نقطهای در فرآیند را شناسایی میکند که در آن یک زیرفرآیند کلی استفاده شده است، به عبارت دیگر زیرفرآیند call زیرفرآیندی است که میتواند در چندین فرآیند مختلف به صورت مشترک استفاده شود و به آن ارجاع داده شود. شکل زیرفرآیند Call باید خط مرزی ضخیم داشته باشد.
زیرفرآیند مبتنی بر رویداد ( Event subprocess) در فرآیند یا زیرفرآیند استفاده میشود و مثل فرآیند در سطح بالاتر بخشی از جریان نرمال یا عادی نیست ، درواقع هیچ جریان توالی به عنوان ورودی یا خروجی ندارد. یک زیرفرآیند مبتنی بر رویداد با رویدادهایی مثل شرط زمانی یا دریافت پیام شروع میشود و دو پیامد محتمل برای فرآیند مادر که فرآیند سطح بالا است به همراه دارد.
بنابرین وقتی زیرفرآیند مبتنی بر رویداد به جریان میافتد یا فرآیند مادر متوقف میشود یا میتواند به کارش ادامه دهد . این موضوع به نوع ررویداد قابل استفاده بستگی دارد: رویداد متوقف کننده (iNtrupting event) یا رویداد غیر متوقف کننده (Non- imtruptimng Event ) .
زیرفرآیند مبتنی بر رویداد باید به صورت خط نازک و نقطهچین رسم شود.
شکل زیرفرآیند تراکنشی به صورت مرز دو خطی است و از طریق پروتکل تراکنش کنترل میشود.
نتیجه زیرفرآیند تراکنشی میتواند سه خروجی داشته باشد:
- اتمام موفق که به شکل جریان توالی بوده است و از تراکنش خارج میشود
- اتمام ناموفق که به صورت یک جریان توالی مدلسازی میشود که به بنبست خورده و رویداد میانی آن را کنسل کرده است. این عدم موفقیت یا به دلیل این است که یا معیارهای از پیش تعیین کننده شکست روبهرو شدیم و یا یک پیام لغو را دریافت کردیم. در هر دو حالت هیچ جریان عادی در فرآیند اجرا نمیشود که این یعنی هیچ کدام از تسکها در تراکنش کامل نشدهاند. یک خطر به صورت یک فلش خطای رویداد میانی مدلسازی میشود که این یعنی کار خیلی اشتباهی صورت گرفته است. بنابراین هیچ موفقیت و لغو عادی امکانپذیر نیست.
زمانی که خطری رخ میدهد هیچکدام از تسکها در تراکنش اجرزا یا جبران نمیشوند
قسمت ۱۹: نمودارهای فرآیندی BPMN
BPMN انواع مختلفی از نمودارها را تعریف میکند اما نمودار فرآیندی تنها یک نوع از انواع نمودار را نشان میدهد.
طبق ساختار داخلی، BPM سه نوع اصلی از نمودارها را تعیین میکند:
- نمودار فرآیندی
- نمودار همکاری
- نمودار کوریوگرافی
رایجترین نمودارها، نمودارهای فرآیند است و به صورت شکلی از عناصر جریان نمایش داده میشوند. فعالیتها، رویدادها، درگاهها و جریان توالی که معناشناسی اجرای مالی را تعریف میکنند.
فرآیندها میتوانند در هر سطحی تعریف شوند. از فرآینداهای کسبوکار گسترده گرفته تا فرآیندهایی که به دست یک شخص انجام میگیرد. فرآیندهای سطح پایین میتوانند به صورت گروهی برای بهدستآوردن یک کسبوکار مشترک تلاش کنند. دو نوع اصلی برای فرآیندهای BPMN وجود دارد: فرآیندهای کسبوکار خصوصی و فرآیندهای کسبوکار عمومی.
فرآیندهای کسبوکار خصوصی آن مواردی هستند که به نسبت سازمان داخلی به حساب میآیند. این فرآیندها عموماً جریان کاری فرآیندی یا مدیریت فرآیند کسبوکار نامیده میشوند.
دو نوع فرآیند خصوصی وجود دارد:
- قابل اجرا ( Executable processes)
- و غیرقابل اجرا (Non-Executable processes)
یک فرآیند اجرایی به صورتی مدلسازی شده است که کاملا یا تا حدی طبق معانی BPMN قابل اجرا باشد، درحالی که فرآیند غیرقابل اجرا فرآیندی است که با هدف مستندسازی رفتار فرآیند در سطح تعریف شده ماژولار و جزئی مدلسازی شده ست.
یک فرآیند عمومی تعاملها را بین فرآیند کسبوکار خصوصی با فرآیند یا شرکتکننده دیگر نشان میدهد. یک فرآیند عمومی تنها شامل مجموعه مرتبی از فعالیتهایی است که برای ارتباط با شرکتکننده دیگر مورداستفاده قرار میگیرد. این یعنی تمام فعالیتهای داخلی فرآیندهای کسبوکار خصوصی در فرآیند عمومی نشان داده نمیشوند.
یک فرایند عمومی برای نشان دادن دنیای خارج از فرآیند کسبوکار مورد استفاده قرار میگیرد. یعنی از جمله نیازهای پیام ها و ترتیب پیلمها این است که بدون فرآیند کسبوکار تعامل برقرار کنند.
قسمت ۲۰: نمودارهای BPMN ــ نمودار همکاری
BPMN از مدلسازی همکاریها حمایت میکند که تعاملها را بین دو یا چند موجودیت کسبوکار به تصویر میکشد.
یک نمودار همکاری معمولا از دو یا چند استخر کاری تشکیل میشود که شرکتکننده ها را در یک فرآیند همکاری نشان میدهد. تعامل بین شرکتکننده ها با یک تبادل پیام صورت میگیرد که به وسیله جریانهای پیامی که دو استخر کاری را متصل میکنند مدلسازی میشود. به علاوه پیامهایی که در ارتباط با جریان پیام هستند می توانند نشان داده شوند .
یک استخر کاری که نشاندهنده شرکت کننده در نمودار همکاری است ممکن است خالی باشد و یا یک فرآیند را نشان دهد.
یک استخر خالی معمولا به عنوان جعبه سیاه شناخته میشود و ممکن است با یک مستطیل ساده مدلسازی شود.
تعاملهای بین دو استخر کاری خالی با جریانهای پیام نشان داده میشود که مرز pool های تعاملی را به هم وصل میکنند.
برخلاف جعبه سیاه، استخر کاری جعبه سفید بیشتر برای نشان دادن فرآیند کسبوکار درون خود استفاده میشود .یک استخر کاری میتواند تنها یک فرآیند داشته باشد .اگر یک pool جعبه سفید شامل یک فرآیند باشد جریانهای پیام باید به عنصرهای فرآیند مرتبط وصل شوند.
نمودارهای همکاری فرآیندهای عمومی را نمایش میدهند که این بدان معناست که تنها نشان دهنده فعالیتهایی است که با دیگر شرکت کنندگان تعامل دارند.
علاوه بر این نمودارهای همآوایی (Choreographies ) ممکن است به صورتی بین Pool ها مدلسازی شوند که پیامهای بین استخرهای کاری را به صورت دوبخشی نمایش دهند.
هنگام استفاده از نمودارهای همکاری همه ترکیبهای استخرهای خالی، فرآیندها و رقص آرایی ها مجاز هستند.
قسمت ۲۱: نمودارهای BPMN ــ نمودارهای مکالمه
BPMN سه نوع اصلی از نمودارها را تعریف میکند: نمودارهای فرآیند، همکاری و رقص آرایی.
در BPMN 2.0 نمودارهای مکالمه (Conversation) نیز اضافه شدند. نمودارهای مکالمه صریحا یک نمودار مستقل را در تکنیک نشان نمیدهند، بلکه آنها فقط کارکردی خاص از نمودارهای همکاری هستند.
نمودار مکالمه، نمایی سطح بالا از نمودارهای همکاری BPMN را نشان میدهند که برای نشان دادن چشمانداز فرآیند و تعاملهای سطح بالا بین گروههای درگیر مفید هستند از جمله نشان دادن بررسی اجمالی شبکه شریکان و نحوه ارتباط برقرار کردن آنها با یکدیگر .
نمودارهای مکالمه براساس سه عنصر اصلی شامل شرکت کنندگان، گرههای مکالمه و لینکهای مکالمه تشکیل میشوند.
یک شرکتکننده، نماینده ای از یک BPMN pool است و افراد، سازمانها و وسیلههایی را نشان میدهد که درگیر یک ارتباط مشخص هستند.
شرکتکنندگان در ارتباط و وابسته به گرههای مکالمه هستنند که با لینکها مکالمات بین دو یا چند شرکتکننده را تعریف میکنند. این مکالمات با نمودارهای همکاری در ارتباط هستند. از آن جایی که یک گره مکالمه به دنبالهای از جریانهای پیامی بین شرکتکنندگان گسترش داده میشود و از آن جایی که شرکتکنندگان در مکالمه به عنوان pool های BPMN شناخته میشوند، نمودارهای مکالمه میتوانند با استفاده از گرههای مکالمه مستقیما به فرآیندها وصل شوند.
قسمت ۲۲: نمودارهای BPMN ــ رقصآرایی (Choreography)
نمودارهای همکاری برای تعیین دقیق جریان فرآیندهای داخلی سازمان و همینطور همکاریهای کسبوکار استفاده میشوند اما بعضی اوقات همکاریهای پیچیده به جزئیات بیشتری نیاز دارند و این اطلاعات میتوانند به وسیله نمودارهای رقصآرایی ثبت و ضبط شوند.
یک نمودار رقصآرایی نوعی از فرآیند است ولی در هدف و رفتار از نظر فرآیند استاندارد BPMN تفاوت دارد.
نمودار رقصآرایی روشی را تعیین می کند که شرکتکنندگان مختلف بتوانند تعاملاتشلان را هماهنگ کنند، بنابراین تمرکزروی کاری که عمل میکند نیست بلکه تمرکز روی ردوبدل شدن اطلاعات بین گروههای درگیراست، این یعنی نمودار رقصآرایی به عنوان قراردادی بین همه گروههای درگیر عمل میکند. وقتی این قرارداد برقرار شد هر گروهی میتواند آن قرارداد را به فرآیند شخصی خودش تبدیل کند یا همه گروهها میتوانند با هم کار کنند تا نمودار رقصآرایی را به یک نمودار همکاری تبدیل کنند.
یک نمودار رقصآرایی شامل فرآیند رقصآرایی است و جریانی از فرآیندها را تعریف می کند که نشاندهنده تعامل بین دو یا چند گروه است.
از آنجایی که هر مرحله در رقصآرایی شامل دو یا چند شرکتکننده است یک فعالیت رقصآوایی خارج از یک استخر کاری تعریف می شود.
یک فعالیت رقصآوایی با یک مستطیل به نمایش درمی آید و دو نوار یکی در بالا و یکی در پایین، گروههای درگیر در تعامل را نشان میدهند که به وسیله فعالیت ظبط شده است. نوار سفید برای گروه شروع کننده و نوار تیره برای گیرنده استفاهده میشوند. جایگاه هر نوار در ارتباط با جعبه وظیفه در اختیار مدل کننده گذاشته میشود تا زمانی که دو نوار در طرفهای مخالف قرار بگیرند.
یک پاکت پیامی را نشان می دهد که توسط گروه مربوطه فرستاده شده است. پاکتعای پیام بازگشتی که به صورت تعاملی دو طرفه هستند به رنگ تیره درمیآیند.
برای برقرارسازی و نظمدهی وابستگیها بین دو تعامل، فرستنده فعالیت دوم باید در فعالیت اول هم درگیر باشد در غیر این صورت طرف مقابل نمی تواند تشخیص دهد که چه زمانی پیام را ارسال کند.