فناوری کلید اصلی برای عملکرد روان هر چیزی در دنیای کسبوکار امروز است. مدیر ارشد فناوری اطلاعات به خوبی این موضوع را درک میکند، زیرا هرچه کارها روانتر پیش بروند، کارکنان میتوانند بهرهوری بیشتری داشته باشند.
تصور کنید: دستگاه یکی از کارکنان از کار بیفتد و رفع مشکل آن توسط تیم فناوری اطلاعات دو روز طول بکشد. این یعنی دو روز کار از دست رفته. برای کسبوکارهای قدیمیتر، همیشه امکان کنار گذاشتن همه چیز و شروع دوباره با فرایندهای جدید وجود ندارد. در عوض، این شرکتها فرایندهای موجود خود را در طول زمان بهبود دادهاند.
برای یک مدیر ارشد فناوری اطلاعات، گام بعدی کاملاً واضح است. او باید به تلاش برای اجرای ابتکارات فناورانه جدید ادامه دهد و استراتژیهای فناوری را با اهداف کسبوکار همسو کند، در حالی که فرایندهای فعلی را نیز بهبود میبخشد. حتی اگر یک شرکت برای مدت طولانی به یک روش خاص کار کرده باشد، کلید موفقیت همیشه جستجوی روشهایی برای بهبود با کمک فناوری است.
فهرست مطالب
بهینهسازی فرایند چیست؟
بهینهسازی فرایند، یک روش مدیریتی است که با تنظیم یک فرایند به نحوی که مجموعه مشخصی از پارامترها را بدون نقض محدودیتهای موجود بهینهسازی کند، سر و کار دارد. رایجترین اهداف این روش، کاهش هزینه و افزایش خروجی و/یا بهرهوری است. بهینهسازی فرایند یکی از ابزارهای کمی کلیدی در تصمیمگیری صنعتی محسوب میشود.
بهینهسازی فرایندهای کسبوکار چیست؟
بهینهسازی فرایندهای کسبوکار، روشی برای افزایش کارایی سازمان با بهبود فرایندها است. این رویکرد بخشی از حوزه مدیریت فرایندهای کسبوکار (BPM) محسوب میشود. فرایندهای بهینهشده منجر به دستیابی بهتر به اهداف کسبوکار میشوند.
برخی از نمونههای بهینهسازی عبارتاند از:
- حذف فعالیتهای تکراری
- سادهسازی گردش کارها
- بهبود ارتباطات
- پیشبینی تغییرات
چرا بهینهسازی فرایندهای کسبوکار مهم است؟
بهینهسازی فرایندهای کسبوکار مزایای متعددی را به همراه دارد:
افزایش بهرهوری:
بهینهسازی فرایندها به شناسایی ناکارآمدیها و سادهسازی عملیات کمک میکند. این امر منجر به کاهش زمان انجام کارها برای تیمهای داخلی و مشتریان خارجی میشود و در عین حال هزینههای عملیاتی را کاهش میدهد.
بهبود کیفیت:
با اصلاح فرایندها، کسبوکارها میتوانند اطمینان حاصل کنند که محصولات یا خدمات با استانداردهای بالاتری و به صورت مداوم ارائه میشوند. این موضوع باعث افزایش رضایت و وفاداری مشتریان میشود.
کاهش هزینهها:
حذف مراحل غیرضروری و خودکارسازی وظایف تکراری، به طور قابل توجهی اتلاف منابع را کاهش داده و هزینههای عملیاتی را پایین میآورد. این امر امکان تخصیص مؤثرتر منابع را فراهم میکند.
خلق مزیت رقابتی:
فرایندهای بهینهشده به کسبوکارها امکان میدهد که سریعتر به تغییرات بازار و نیازهای مشتریان پاسخ دهند. این چابکی برای حفظ برتری رقابتی بسیار حیاتی است.
روشها و تکنیکهای بهینهسازی فرایند
در بهینهسازی فرایند، ۹ روش مهم وجود دارد که باید به آنها توجه کرد.
۱. روش کانبان (Kanban)
بهرهوری در محیط رقابتی مدرن کسبوکار از اهمیت بالایی برخوردار است. به عنوان مثال، ممکن است به دنبال راهی برای مدیریت مؤثر موجودیهای اضافی باشید یا بخواهید از یک سیستم مدیریت گردش کار ناب استفاده کنید که به شما در تعریف، مدیریت و بهبود خدماتی که کار دانشی ارائه میدهند کمک کند. در چنین مواردی، روش کانبان انتخابی ایدهآل است.
کانبان با ارائه اطلاعات لازم به تیمها برای اولویتبندی، انجام کارها و اتمام وظایف با حداقل نظارت، کارآمد است. این روش به جای گزارشهای مکرر وضعیت و پیشرفت، تمرکز تیمها را بر انجام تخصصی وظایفشان حفظ میکند.
یکی از مزایای کانبان این است که تیمها میتوانند به سرعت و با شفافیت مشکلات را شناسایی کنند، زمان و منابع لازم را برای ارائه راهحلها فراهم آورند و از مشکلات در تحویل کار جلوگیری کنند.
انعطافپذیری و سازگاری کانبان امکان اجرای راهحلها را بدون نیاز به جایگزینی کامل سیستم فعلی فراهم میکند.
چهار اصل اساسی کانبان:
- از همان چیزی که اکنون در حال انجامش هستید شروع کنید.
- تغییرات تدریجی و تکاملی را به عنوان هدف انتخاب کنید.
- در ابتدا به نقشها، مسئولیتها و عناوین شغلی فعلی احترام بگذارید.
- رهبری در تمام سطوح را تشویق کنید.
شش اقدام اصلی روش کانبان:
۱.۱. ترسیم گردش کار
از یک تخته یا برد – چه الکترونیکی و چه فیزیکی – برای مشخص کردن مراحل فرایندهایی که در حال حاضر برای ارائه خدمات استفاده میکنید، بهره ببرید.
۱.۲. محدود کردن کارهای در حال انجام (WIP)
اطمینان حاصل کنید که تیمها قبل از شروع وظیفه جدید، کارهای جاری را به اتمام برسانند.
۱.۳. مدیریت گردش کارها
مراحل مختلف گردش کارها و وضعیت هر کار در هر مرحله را برجسته کنید تا دید بهتری به روند کار داشته باشید.
۱.۴. مشخص کردن خط مشیهای فرایند
با تعریف و تصویریسازی واضح سیاستهای مرتبط با نحوه انجام هر نوع کار در سیستم، به همه مشارکتکنندگان کمک میکنید تا وظایف خود را بهتر درک و انجام دهند.
۱.۵. اجرای حلقههای بازخورد
حلقههای بازخورد یک سیستم عالی برای ردیابی عملکرد هستند که نشان میدهند کجاها از انتظارات فاصله گرفتهاید و نیاز به تغییر سریع دارید.
۱.۶. بهبود مشترک و تکامل تدریجی
ایجاد تغییرات کوچک و تدریجی با هدف بهبود، به تیم کمک میکند تا همیشه در حد توان خود کار کند. در این رویکرد، فرضیهها بر اساس روش علمی آزمایش میشوند و تغییرات بر اساس نتایج این آزمایشها اعمال میگردند.
۲. روش PDSA
فرض کنید به دنبال یک تکنیک دو جانبه هستید که هم کیفیت فرایند را بهبود دهد و هم بهینهسازی کسبوکار را محقق کند. در این صورت، روش PDSA به ذهن میرسد. این روش یک مدل چرخهای است که شامل چهار مرحله میباشد:
۲.۱ برنامهریزی (Plan)
مرحله برنامهریزی اولین گام در روش PDSA است و هدف اصلی آن، تعریف واضح اهداف و حذف هرگونه ابهام است.
۲.۲ اجرا (Do)
پس از برنامهریزی، این مرحله شامل آزمایش تغییرات پیشنهادی در مقیاسی کوچک و کنترلشده است.
۲.۳ بررسی (Study)
در این مرحله، نتایج روش مورد بررسی قرار میگیرد تا میزان اثربخشی تغییرات ارزیابی شود.
۲.۴ اقدام (Act)
در نهایت، دامنه تغییرات گسترش داده شده و تغییرات در مقیاس بزرگتر پیادهسازی میشوند.
۳. روش فرایندکاوی (Process Mining)
روش بهینهسازی از طریق فرایندکاوی، مجموعهای از تکنیکها است که از جنبههای کلیدی علم داده بهره میبرد.
این روش شامل مراحل زیر است:
- جمعآوری دادهها از گزارش رویدادها.
- تحلیل فعالیتهای اعضای تیم در کسبوکار.
- بررسی مراحلی که اعضای تیم برای تکمیل یک وظیفه انجام میدهند.
دادههای جمعآوریشده سپس بررسی میشوند تا بینشهای ارزشمندی آشکار شوند. این بینشها به سایر متخصصان مرتبط کمک میکنند تا مشکلات را شناسایی کرده و فرایندهای حیاتی را بهینهسازی کنند.
۴. روش DMAIC
روش بهینهسازی DMAIC یک استراتژی مشتقشده از شش سیگما است که بر دادهها برای بهبود فرایندها تکیه دارد. این روش به صورت چرخهای از مراحل زیر عمل میکند:
۴.۱ تعریف (Define)
ابتدا فرایندهایی که نیاز به بهینهسازی دارند، مشخص میشوند.
۴.۲ اندازهگیری (Measure)
سپس عملکرد فرایند موردنظر اندازهگیری و شناسایی میشود.
۴.۳ تحلیل (Analyze)
تحلیل دادهها بینشهایی ارائه میدهد که به یافتن بهترین راهکارها برای بهینهسازی فرایند کمک میکند.
۴.۴ بهبود (Improve)
بهبود، گام اساسی در این روش است که فرایند را بهتر از قبل میکند.
۴.۵ کنترل (Control)
مرحله پایانی کنترل، عملکرد آینده فرایند جدید یا بهبودیافته را تضمین میکند.
۵. روش مدیریت پروژه BPO
این روش شامل مراحل زیر است:
۵.۱ شروع
بهینهسازی مدیریت پروژه BPO با مجوز دادن به فرایند (که ممکن است فاز یا پروژه باشد) به عنوان بخشی از کل ابتکار آغاز میشود.
۵.۲ برنامهریزی
گام دوم، تعریف و بازتعریف اهداف پروژه است، پیش از انتخاب بهترین اقدامات برای دستیابی به این اهداف.
۵.۳ کنترل
در این مرحله سوم، شما اطمینان حاصل میکنید که هر هدفی را با نظارت و اندازهگیری منظم پیشرفت و نتایج، و اجرای اقدامات اصلاحی در صورت نیاز، برآورده میکنید.
۵.۴ اجرا
مرحله چهارم هماهنگی و همکاری با افرادی است که به شما در اجرای طرح یا استراتژی کمک خواهند کرد.
۵.۵ بستن
در نهایت، شما باید پروژه را به طور رسمی پس از برآورده شدن اهداف بهینهسازی، ببندید.
۶. روش نقشهبرداری جریان ارزش (Value Stream Mapping)
این رویکرد بهینهسازی کسبوکار نیازمند نقشهای از جریان ارزش است. این نقشه، یک تصویر گرافیکی از جریان مواد، دادهها و اطلاعات در سرتاسر خط پروژه است.
هدف اصلی نقشهبرداری جریان ارزش، اطمینان از این است که خدمات و محصولات شما به مشتریان، مشتریان و کاربران نهایی برسد. این روش در صورتی توصیه میشود که نتایج هدف شما شامل هر یک از موارد زیر باشد:
- شناسایی و حذف اتلاف منابع.
- کسب بینش ارزشمند در مورد جریانهای فرایند و تصمیمگیریها.
- مشخص کردن اهداف قابل اندازهگیری و واقعبینانه برای بهبود فرایند.
- شناسایی نواحیای که نیاز به بهبود دارند.
۷. روش کایزن (Kaizen)
تویوتا یک خودروساز ژاپنی است که علاوه بر تکنولوژی خودرو، تویوتا یک صادرات جهانی مهم دیگر در زمینه بهینهسازی فرایندها ایجاد کرده است. بنابراین، شما میتوانید از روش بهینهسازی کایزن همراه با روش PDCA استفاده کنید.
کایزن به معنای «بهبود مستمر» است و برای بهبود فرایندهای کسبوکار استفاده میشود. این روش چندین مزیت دارد که شامل موارد زیر است:
- تحویل سریعتر محصولات و اقدامات ایمنی.
- رضایت شغلی بیشتر و بهرهوری تیمی.
- بهبود تمامی فرایندهای کسبوکار.
- افزایش کیفیت محصولات و بهبود رتبهبندیهای تایید مشتریان.
۸. روش DMADV
رویکرد بهینهسازی فرایند کسبوکار DMADV بر افزایش سطوح کیفیت حتی پس از یک ابتکار بهینهسازی قبلی تمرکز دارد.
روشDMADV یک تکنیک BPO رادیکال است که یک فرایند منسوخ را کاملاً با فرایند برتر جایگزین میکند. مزایای کلیدی این روش برای سازمان شما شامل موارد زیر است:
- درآمد و سود بالاتر.
- ارزیابیها و رضایت بهتر برای مشتریان و کاربرها.
- کاهش اشتباهات عملیاتی.
- توسعه فرایندها و محصولات جدید و کاملاً نوآورانه.
۹. روش تحلیل SIPOC
روش بهینهسازی تحلیل SIPOC زمانی بهترین عملکرد را دارد که هدف شما سازماندهی دادههای جمعآوریشده در مورد مشتریان و محصولات درگیر در فرایندها باشد. این روش برای سناریوهای مختلف مفید است، از جمله:
- شناسایی جنبههای حیاتی که نیاز به بهبود دارند.
- تعریف پروژههای پیچیده و یافتن هدف برای آنها.
- درک نحوه عملکرد صحیح یک فرایند.
چگونه بهینهسازی فرایندهای کسبوکار را در سازمان اجرا کنیم؟
اجرای بهینهسازی فرایندهای کسبوکار نیازمند رویکردی سیستماتیک است. در ادامه مراحل شروع این فرایند آورده شده است:
مرحله ۱: شناسایی فرایندهای نیازمند بهینهسازی
فرایندهای موجود خود را مرور کنید و آنهایی را که نیاز به بهبود دارند شناسایی کنید. شاخصهایی مانند زمان چرخه، نرخ خطا و بازخورد مشتریان را تحلیل کنید.
مرحله ۲: ترسیم فرایندهای فعلی
برای درک بهتر مراحل، ورودیها و خروجیها، فرایندهای فعلی را ترسیم کنید. ناکارآمدیها، فعالیتهای تکراری و گلوگاهها را مشخص کنید.
مرحله ۳: تحلیل و اولویتبندی بهبودها
فرایندها را بررسی کنید تا بخشهایی که قابل بهبود هستند شناسایی شوند. بهبودها را بر اساس تأثیر بالقوه، امکانپذیری و هزینه اولویتبندی کنید.
مرحله ۴: بازطراحی فرایندها
فرایندها را برای اعمال بهبودها بازطراحی کنید. ممکن است ترتیب مراحل را تغییر دهید، وظایف را خودکار کنید یا فعالیتهای تکراری را حذف کنید.
مرحله ۵: آزمایش فرایندهای جدید
فرایندهای بازطراحیشده را آزمایش کنید تا مطمئن شوید که کارآمد و مؤثر هستند. این آزمایش را ابتدا با یک تیم یا بخش کوچک انجام دهید.
مرحله ۶: اجرای فرایندهای جدید و نظارت بر آنها
فرایندهای جدید را در سراسر سازمان اجرا کنید و اثربخشی آنها را تحت نظر بگیرید. بازخورد جمعآوری کنید و شاخصها را برای ارزیابی تأثیر آنها بر بهرهوری، کیفیت و رضایت مشتری دنبال کنید.
مرحله ۷: بهبود مستمر
فرایندها را بازبینی و بهبود دهید تا همچنان مؤثر و کارآمد باقی بمانند. شاخصها را پایش کنید، بازخوردها را جمعآوری کنید و تغییرات لازم را اعمال کنید.
چگونه فرصتهای بهینهسازی فرایند را شناسایی کنیم؟
برای تحلیلهای مختلف (بهویژه تحلیلهای کمی)، دادههای عددی اهمیت بالایی دارند. این دادهها میتوانند از طریق مصاحبهها، نظرسنجیها، تحلیل لاگهای سیستم، یا فرایندکاوی جمعآوری شوند.
با این حال، بسیاری از تحلیلها را میتوان بر اساس مدلهای فرایندی ایستا انجام داد، مانند نمودارهای جریان طراحیشده یا کشفشده. در ادامه، ۹ تکنیک مؤثر برای تحلیل و بهینهسازی فرایندها معرفی میشود:
۱. تحلیل گرافیکی حلقههای اضافی فرایند
هدف: شناسایی حلقههای غیرضروری که پیچیدگی فرایند را افزایش میدهند و باعث کاهش ارزش میشوند.
اقدامات:
- حذف حلقههای غیرضروری و خودکارسازی بررسیها برای اطمینان از کیفیت دادهها.
- در صورت بروز حلقهها به دلیل کیفیت پایین خروجی، آموزش بهتر، دستورالعملهای دقیقتر یا بازبینی همتایان را برای بهبود کیفیت اجرا کنید.
۲. تحلیل نقشهای فرایندی
هدف: بررسی تعداد نقشهای مختلف در فرایند و شناسایی نقاط انتقال بین نقشها که میتواند باعث تأخیر یا کاهش کیفیت شود.
اقدامات:
- کاهش انتقال وظایف و تغییر نقشها.
- در صورت نیاز به انتقال، مستندات بهتر، آموزش یا فرمهای کاری را بهبود دهید.
۳. تحلیل مسیرهای فرایند ایستا
هدف: شناسایی مسیرهای غیرضروری یا نامعقول در فرایند.
اقدامات:
- حذف موارد خاص و غیرضروری و افزایش استانداردسازی فرایندها.
۴. تحلیل ورودیها و خروجیهای مستندات
هدف: شناسایی مستندات یا منابع غیرضروری در فرایند.
اقدامات:
- ورودیها را تعریف و کیفیت موردنیاز آنها را مشخص کنید.
- خروجیهای غیرضروری که در فرایند دیگری استفاده نمیشوند را حذف کنید.
۵. تحلیل جریان توالی
هدف: بررسی جریان فرایند و امکان ایجاد موازیسازی برای کاهش زمان چرخه.
اقدامات:
- فعالیتها و وظایف را در صورت امکان به صورت موازی انجام دهید.
۶. تحلیل ارزشافزوده (VA/NVA)
هدف: شناسایی وظایف بدون ارزش افزوده (NVA) در مقابل وظایف ارزشافزوده.(VA)
اقدامات:
- وظایف غیرضروری را حذف یا خودکار کنید، مثلاً با استفاده از رباتهای نرمافزاری (RPA).
۷. تحلیل ظرفیت اتوماسیون
هدف: شناسایی وظایف قابل اتوماسیون با توجه به پیچیدگی، تناوب، و ارزش کسبوکار.
اقدامات:
- فرایندها یا وظایفی که ظرفیت اتوماسیون دارند را با ابزارهای RPA شناسایی کنید.
۸. تحلیل مسیرهای ناموفق و اتلافها
هدف: بهبود نسبت نتایج موفق به ناموفق (نسبت اتلافها یا نقصها).
اقدامات:
- وظایف و تصمیماتی که به نقص منجر میشوند را شناسایی کنید و تحلیل علل ریشهای انجام دهید.
۹. تحلیل تأثیر و وابستگیها
هدف: بررسی تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم اسناد و دادهها در فرایندها و برنامهها.
اقدامات:
- شفافسازی مسئولیتها و ارتباطات.
- کاهش تعداد اسناد و استانداردسازی فرایندها.
بسیاری از این تحلیلها دستی و کیفی هستند، اما با افزودن اطلاعات عددی به مدلهای فرایندی، میتوان تحلیلهای دینامیکی انجام داد. این کار امکان بررسی زمان، هزینهها و مسیرهای فرایندی را به شکل عمیقتری فراهم میکند.
نمونههایی از بهینهسازی فرایندهای کسبوکار
بهینهسازی فرایندهای کسبوکار (Business Process Optimization) به عنوان یکی از مراحل کلیدی در مدیریت فرایندهای کسبوکار (BPM) اغلب با مفاهیمی همچون بهبود فرایندهای کسبوکار یا اتوماسیون فرایندها اشتباه گرفته میشود.
در ادامه چند نمونه واقعی از تأثیر بهینهسازی فرایندها بر افزایش کارایی آورده شده است:
۱. مدیریت سفارشهای خرید
چالش: تعداد زیادی سفارش خرید در صف بخش خرید انباشته شده است. این مشکل به دلیل تاییدیههای ایمیلی ایجاد میشود.
راهحل: بخش خرید یک سیستم مدیریت گردش کار اختصاصی راهاندازی میکند. این سیستم به کارمندان اجازه میدهد اقلام مورد نیاز را انتخاب کرده و به صورت خودکار برای تایید ارسال کنند.
۲. بازپرداخت هزینههای سفر
چالش: بخش مالی در محاسبه هزینههای بازپرداخت اشتباه میکند. چون فرایند کاملاً کاغذی است، اعداد نادرست خوانده میشوند و مبالغ اشتباه به کارمندان پرداخت میشود.
راهحل: بخش مالی به یک سیستم دیجیتال مهاجرت میکند که در آن کارمندان مبالغ را در فیلدهای فرم وارد میکنند. این کار خطاهای پردازشی را از بین میبرد.
۳. فرایند پذیرش کارمند جدید
چالش: مراحل پذیرش کارمند جدید به ترتیب انجام میشود. مدیران منابع انسانی قرارداد کارمند را از طریق ایمیل ارسال میکنند. پس از امضای قرارداد، مرحله بعد یعنی تامین تجهیزات توسط بخش IT باید انجام شود. اما هر بار مدیران منابع انسانی باید به صورت دستی ایمیلی به IT ارسال کنند تا لپتاپ و دسترسی به ابزارها را فراهم کنند.
راهحل: یک سیستم ارسال ایمیل خودکار راهاندازی میشود. به محض اینکه کارمند قرارداد را امضا کرده و ارسال میکند، یک ایمیل به صورت خودکار به بخش IT ارسال میشود.
این نمونهها نشان میدهند که چگونه بهینهسازی فرایندها میتواند خطاها را کاهش دهد، زمان پردازش را کوتاه کند و کارایی کلی سازمان را افزایش دهد.
چگونه نرم افزار BPMS پگاه آفتاب فرایندهای کسبوکار شما را بهینه میکند؟
سامانه BPMS پگاه آفتاب به سازمانها کمک میکند تا گردش کارها خود را ساده و خودکار کنند. با استفاده از این پلتفرم، کسبوکارها میتوانند فرایندهای دستی خود را دیجیتالی کرده، وظایف را خودکار کنند و گردشکارهای استانداردسازی شده ایجاد کنند تا کارایی را بهبود داده و هزینهها را کاهش دهند. رابط کاربری ساده و قابلیت فرمساز هوشمند پگاه آفتاب امکان ایجاد گردش کارها سفارشی بدون نیاز به تخصص کدنویسی را فراهم میکند.
این پلتفرم به روشهای زیر میتواند فرایندهای شما را بهینهسازی کند:
۱. خودکارسازی وظایف دستی
پگاه آفتاب میتواند وظایف دستی تکراری مانند ورود اطلاعات، تاییدیهها و اعلانها را خودکار کند. این کار باعث صرفهجویی در زمان و کاهش خطاها میشود.
۲. استانداردسازی فرایندها
این پلتفرم میتواند فرایندها را استاندارد کند و چارچوبی یکپارچه برای وظایف و تاییدیهها ارائه دهد. این امر باعث کاهش تنوع و افزایش هماهنگی میشود.
۳. بهبود همکاریهای بین بخشی
پگاه آفتاب با ارائه یک پلتفرم متمرکز برای مدیریت وظایف و ارتباطات، همکاری میان بخشها را بهبود میبخشد. این کار باعث تقویت ارتباطات و کاهش تأخیرها میشود.
۴. سادهسازی گردش کارها
پگاه آفتاب با حذف مراحل غیرضروری و کاهش گلوگاهها، گردش کارها را ساده میکند. این کار بهرهوری را افزایش داده و هزینهها را کاهش میدهد.
۵. ارائه بینشهای لحظهای
این پلتفرم بینشهای لحظهای درباره عملکرد و کارایی گردش کارها ارائه میدهد. این اطلاعات به شناسایی نقاط بهبود و بهینهسازی گردش کارها در طول زمان کمک میکند.
۶. یکپارچهسازی با ابزارهای دیگر
پگاه آفتاب میتواند با ابزارهایی مانندCRM ، ERP، و سیستمهای منابع انسانی ادغام شود تا فرایندها را یکپارچه کند و دقت دادهها را بهبود دهد.
پگاه آفتاب ابزاری جامع برای دیجیتالیسازی و بهینهسازی فرایندهای کسبوکار است که به شرکتها کمک میکند تا سریعتر، کارآمدتر و هماهنگتر عمل کنند.
بهینهسازی فرایندهای کسبوکار تنها یک وظیفه نیست، بلکه یک تعهد استراتژیک است. این فرایند شامل جستجوی مداوم برای بهبود کارایی و بهرهوری است؛ مأموریتی که هر مدیر فناوری اطلاعات (CIO) بهخوبی با آن آشناست.
در این عصر دیجیتال، ابزارهایی مانند پگاه آفتاب نقش حیاتی در این مسیر ایفا میکنند. با رابط کاربری آسان، ویژگیهای قدرتمند، و صرفه اقتصادی، به کسبوکارها کمک کند تا فرایندهای خود را سادهسازی کنند، بهرهوری را افزایش دهند، در زمان صرفهجویی کنند و پاسخگویی به مشتریان را تضمین کنند. این ابزار تنها یک ابزار دیجیتالی نیست؛ بلکه محرکی برای تحول است.
چه یک شرکت ریشهدار قدیمی باشید و چه تازهکار، مسیر موفقیت همواره شامل تلاش بیوقفه برای بهینهسازی فرایندهاست. با راهکارهایی مانند پگاه آفتاب، این سفر نهتنها امکانپذیر میشود، بلکه قابل مدیریت و ارزشمند خواهد بود.