الفبای خرابی به روایت وینستون لدت
در دههی ۱۹۹۰، پژوهشی در میان گروه بزرگی از سایتهای تولیدی در سراسر جهان انجام شد. نتایج نشان داد که واحدهای واکنشی (یعنی آنهایی که بیشتر به خرابیها پاسخ میدهند تا از آنها پیشگیری کنند) معمولاً تنها به بهرهوری حدود ۸۳٫۵٪ دست مییابند.
در مقابل، همان پژوهش نشان داد که بهترین واحدهای تولیدی، با تمرکز بر برنامهریزی و زمانبندی مؤثر نگهداشت و حذف عیوب به بهرهوری بیش از ۹۸٪ دست پیدا کردند.
این پژوهش که بهسرپرستی وینستون لدت انجام شد، منجر به توسعهٔ مفهومی نزد او با نام الفبای خرابی با تمرکز بر عیوب شد.
وینستون لدت، نویسندهٔ کتاب مشهور «فقط تعمیر نکن، بهبود بده» عیوب را اینگونه تعریف میکند:
هر چیزی که ارزش را کاهش دهد، تولید را کم کند، سلامت، ایمنی یا محیط زیست (HSE) را به خطر بیندازد یا منجر به اتلاف شود.
وینستون لدت بر اساس تحقیقات گستردهاش در شرکت DuPont و سپس در مؤسسه Manufacturing Game® به این نتیجه رسید که تمام خرابیهای تجهیزات و فرآیندها در نهایت به وجود عیوب برمیگردند.

به گفتهٔ لدت، عیوب علت اصلی تمام خرابیها هستند و او این عیوب را در سه منبع اصلی (الفبای خرابی) طبقهبندی کرد:
-
- A = Aging
- B = Basic Wear and Tear
- C = Careless Work Habits
A: Aging – فرسودگی
حدود ۴ درصد از کل عیوب ناشی از فرسودگی یا کهنهشدگی طبیعی تجهیزات است، که معمولاً در بازههای زمانی طولانی (۲۵ تا ۵۰ سال) اتفاق میافتد.
این نوع عیوب در سازههای اصلی کارخانهها و سازمانها مانند فولاد و بتن بیشتر دیده میشوند و حتی در تجهیزاتی که اصلاً مورد استفاده قرار نمیگیرند هم رخ میدهند.
B: Basic Wear and Tear – استهلاک طبیعی
فرسایش و استهلاک طبیعی تجهیزات در هنگام بهرهبرداری حدود ۱۲ درصد از کل عیوب را تشکیل میدهند.
عیوب ناشی از استهلاک، بسته به کیفیت طراحی و تناسب تجهیز با شرایط کاری، معمولاً در بازههای زمانی کوتاهتر (مثلاً از یک ماه تا هفت سال) به خرابی منجر میشوند.
به گفتهٔ وینستون لدت، این نوع عیوب معمولاً در تجهیزات حیاتی کارخانه که دارای متوسط زمان بین تعمیر (MTBR) زیادی هستند، بیشتر قابل مشاهده است؛ تجهیزاتی که معمولاً بهخوبی پایش و نگهداری میشوند.
C: Careless Work Habits – عادات کاری بیدقت
اما عادات کاری بیدقت بیش از ۸۴ درصد از کل عیوب را شامل میشوند و خرابیهایی را در بازههای زمانی تصادفی و غیرقابل پیشبینی بهوجود میآورند.
البته باید دقت کرد که بیدقتی با بیمسئولیتی یکی نیست. بیمسئولیتی فقط بخش کوچکی از این دسته را تشکیل میدهد.
منظور لدت از «بیدقت» این است که فرد مراقبت لازم از تجهیز را برای عملکرد بینقص آن انجام نمیدهد.

این عادات بیدقت شامل همهٔ فعالیتها میشود. به عنوان مثال:
-
- مهندس طراحی که با متریال اشتباهی کار میکند،
- مهندس نگهداری که در برنامه PM یک حالت خرابی حیاتی را در نظر نمیگیرد،
- یا مدیری که به نشانههای افت عملکرد بیتوجه است.
مشکل اینجاست که بیشتر افراد نمیدانند بیشتر عیوب حاصل همین عادات کاری بیدقت هستند و تأثیر واقعی آنها را دستکم میگیرند.
به همین دلیل، بسیاری از سازمانها بهجای تمرکز بر بهبود عادات کاری و حذف ریشهای عیوب، وقت و انرژی زیادی را صرف اولویتبندی فهرست بلند خرابیها میکنند؛ خرابیهایی که اصلاً نباید رخ میدادند.
به همین خاطر در بسیاری از سازمانها، ما به جای «تعمیر برای همیشه»، «همیشه در حال تعمیر» هستیم.
بیشتر مشکلات عملکردی نه از طراحی یا فناوری، بلکه از نحوهٔ کار و مراقبت ما ناشی میشوند.
اگر بتوانیم این عادات کاری را اصلاح کنیم، بخش بزرگی از خرابیها و هزینههای غیرضروری بهطور طبیعی حذف خواهند شد.