نمودار استخوان ماهی (Fishbone Diagram) یا همان ایشیکاوا (Ishikawa)، ابزاری برای شناسایی علل احتمالی یک مشکل است. این ابزار در اقدامهای اصلاحی و تحلیل ریسک مانند P-FMEA کاربرد دارد.

نمودار استخوان ماهی (ایشیکاوا)
کار یک مهندس اغلب با حل مسائل گوناگون همراه است. در این مسیر، ابتدا باید علت مشکل شناسایی و سپس برطرف شود. اما متأسفانه این کار همیشه آسان نیست.
در بسیاری از موارد، زمانی که تلاش میکنیم مشکلی را حل کنیم، به یک علت احتمالی برمیخوریم که آن را بلافاصله بهعنوان دلیل قطعی در نظر میگیریم. در نتیجه، خود را از بررسی سایر علل ممکن محروم میکنیم؛ چراکه گمان میبریم علت شناساییشده تنها گزینهٔ درست است. بههرحال، این نظر خودمان است و ما «دید تیزبین»، «سالها تجربه»، «شهود» و اصولاً «مهارت بالایی» داریم.
گاهی متوجه میشویم که با وجود حذف این «علت صددرصد قطعی»، مشکل همچنان باقی است. این موضوع نشان میدهد که علت اصلی چیز دیگری است و آنچه تصور میکردیم دلیل نهایی است، تنها یکی از گزینههای ممکن بوده است.
در چنین مواقعی، نمودار استخوان ماهی یا ایشیکاوا به کمک میآید.
نمودار ایشیکاوا یکی از هفت ابزار پایهای کنترل کیفیت است که با نامهای دیگری همچون «نمودار علت و معلول»، «نمودار ماهی» یا «نمودار استخوان ماهی» نیز شناخته میشود.
هدف از این نمودار، کمک به شناسایی نظاممند علل احتمالی یک مشکل است. از آن میتوان برای سازماندهی جلسات طوفان فکری استفاده کرد و ایدهها را در دستهبندیهای مفید و هدفمند مرتب نمود. همچنین میتوان گفت که این نمودار تا حدی ما را «وادار میکند» تا نگاه گستردهتری به دلایل بالقوه یک مشکل داشته باشیم.
برای آشنایی عمیقتر با روشهای تحلیل علل ریشهای و نکات مهم آن، مطلب «تحلیل علل ریشهای (RCA)» را که بهصورت جامع و کاربردی توضیح داده شده، حتماً مطالعه کنید.
تاریخچه نمودار استخوان ماهی
کائورو ایشیکاوا (۱۹۱۵–۱۹۸۹) نظریهپرداز برجسته ژاپنی در حوزه سازمان و استاد مدیریت کیفیت بود. او بیش از هر چیز بهخاطر توسعه «نمودار استخوان ماهی» شناخته میشود. با این حال، نقش ایشیکاوا در مدیریت کیفیت فراتر از این نمودار است؛ او یکی از چهرههای اصلی در شکلگیری فلسفه «مدیریت کیفیت جامع» یا TQM نیز به شمار میآید.
ایشیکاوا باور داشت که بهبود کیفیت از طریق شکستن ساختارهای جزیرهای و تقویت همکاری میان تیمهای بینوظیفهای به بهترین شکل محقق میشود. او طرفدار سادهسازی کنترل کیفیت بود تا مشارکت گستردهتر کارکنان را امکانپذیر سازد، و بر اهمیت رویکردی فراگیر در سطح سازمان برای ارتقاء کیفیت تأکید میکرد.
کارهای او تأثیری ماندگار بر شیوههای مدیریت کیفیت در سراسر جهان گذاشته و او را به یکی از چهرههای کلیدی این حوزه بدل ساخته است. ابزار نمودار استخوان ماهی، به دلیل سادگی و تواناییاش در تجزیه مسائل پیچیده به بخشهای قابل مدیریت، به سرعت در صنایع مختلف برای حل مسئله و بهبود کیفیت مورد استفاده قرار گرفت.
نمودار ایشیکاوا در نیمه اول قرن بیستم توسعه یافت، اما تاریخ دقیق آن در منابع مختلف متفاوت ذکر شده است. اطلاعات مندرج در کتاب «راهنمای کنترل کیفیت» منتشرشده در سال ۱۹۷۶ که بر اساس نخستین ترجمه انگلیسی اثر اصلی ایشیکاوا به نام “Genba no QC Shuho” در سال ۱۹۷۱ تهیه شده است، به نظر معتبرتر از بقیهٔ منابع است. بر اساس این منبع، کائورو ایشیکاوا برای نخستین بار در سال ۱۹۴۳ در کارخانه فولاد کاواساکی از این نمودار بهعنوان ابزاری برای حل مشکلات کارخانهای استفاده کرد.
در سالهای پس از آن، این ابزار به یکی از روشهای پرکاربرد برای شناسایی علل مشکلات در صنعت تبدیل شد.
اجزای نمودار استخوان ماهی – ایشیکاوا
تیم:
اعضای تیم باید متناسب با موضوع انتخاب شوند. برای مثال، در مورد مشکلات تولیدی، توصیه میشود از اپراتور باتجربه یا فردی از واحد کنترل کیفیت نیز در تیم استفاده شود.
زمان:
تیم باید زمان کافی برای انجام یک تحلیل دقیق در اختیار داشته باشد. بنابراین، از برگزاری جلسه در بعدازظهر روز جمعه خودداری کنید.
توصیف مشکل:
فرایند تعیین مشکل شامل شرح کامل، فنی و دقیق مسئله است که در سمت راست نمودار قرار میگیرد. این توصیف باید عاری از احساسات و با دقت بیان شود و از بهکار بردن عباراتی مانند «خطرناک»، «تهدیدآمیز» یا «غیرمسئولانه» پرهیز شود.
در برخی موارد، استفاده از تصاویر میتواند درک بهتر موضوع را تسهیل کرده و به تصویرسازی واضحتر مشکل کمک کند.

شناسایی دستههای اصلی علل:
در محیطهای تولیدی، میتوان از چارچوب معروف به 5M+E برای دستهبندی اولیه علل استفاده کرد. این رویکرد کمک میکند تا علل مختلف در گروههایی منظم قرار گیرند و تحلیل ساختاریافتهتری صورت گیرد. این دستهها عبارتاند از:
- نیروی انسانی (Man): مهارتها، آموزش، تجربه، خستگی یا خطای انسانی
- ماشینآلات (Machine): خرابیها، تنظیمات نادرست، فرسودگی یا نگهداری ناکافی
- مواد (Material): کیفیت مواد اولیه، آلودگی، نوسانات ویژگیها یا جایگزینی نامناسب
- روشها (Method): دستورالعملهای ناقص، فرایندهای ناهماهنگ یا رویههای اشتباه
- اندازهگیری یا مدیریت (Measurement یا Management): خطاهای ابزارهای اندازهگیری، تفسیر اشتباه دادهها یا مدیریت ناکارآمد
- محیط (Environment): دما، رطوبت، آلودگی، سر و صدا یا روشنایی نامناسب
این دستهبندی پایهای برای شروع ترسیم شاخههای اصلی نمودار استخوان ماهی است و به تیم کمک میکند تا بررسی علل را به صورت جامع و سیستماتیک دنبال کند.

دستهبندیهای دیگری نیز میتوانند بسته به نیازها یا الزامات سازمان مورد استفاده قرار گیرند.
شناسایی علل:
در این مرحله از طوفان فکری (Brainstorming) بهره میبریم؛ به این معنا که تیم بهصورت گروهی به بحث پرداخته و علل احتمالی بروز مشکل را شناسایی کرده و در دستهبندیهای مربوطه جای میدهد.
اگر مشخص شود که یک علت خاص، خود ناشی از علت یا علل دیگری است، این رابطه را در نمودار بهصورت «علتِ یک علت» نمایش میدهیم. برای این کار از فلشها یا خطوطی استفاده میکنیم که رابطه میان علل را نشان میدهند.
با این رویکرد، میتوانیم روابط علت و معلولی مختلف را بهصورت تصویری ترسیم کرده و درک عمیقتری از ساختار و ریشههای مشکل بهدست آوریم.

در طول طوفان فکری، توصیه میشود از انتقاد مستقیم یا تمسخر ایدههای دیگران پرهیز شود؛ برای مثال، واکنشهایی مانند «عه… نه دیگه، این خیلی مسخرهست» نه تنها به انگیزه تیم کمکی نمیکند، بلکه ممکن است باعث کاهش تعداد ایدههای مطرحشده شود.
بازبینی نهایی:
پس از آنکه ایدهها درباره علل احتمالی مطرح شد و نمودار تکمیل گردید، پیشنهاد میشود تمرکز بر دستههایی قرار گیرد که هنوز علت مشخصی برای آنها شناسایی نشده یا تعداد آنها بسیار کم است.
در این مرحله، بررسی اینکه آیا جنبهها یا عوامل دیگری وجود دارند که میتوان به تحلیل اضافه کرد، میتواند به غنای بیشتر نتیجهگیری کمک کند.
هدف، داشتن نگاهی جامع و چندوجهی به مسئله برای افزایش احتمال کشف علت(های) اصلی مشکل است.
مرحله | شرح مختصر | نکات کلیدی / توصیهها |
تشکیل تیم | تیمی متناسب با موضوع انتخاب شود (مثلاً اپراتور یا بازرس کیفیت در مشکلات تولیدی). | حضور افراد با تجربه عملی در محل بسیار مؤثر است. |
زمانبندی مناسب | جلسه تحلیل را در زمانی برگزار کنید که تیم تمرکز کافی دارد. | از جلسات آخر هفته یا بعدازظهرهای خستهکننده اجتناب کنید! |
تعریف دقیق مشکل | شرح فنی، روشن و بدون قضاوت احساسی. | از کلمات احساسی مانند «تهدیدآمیز» پرهیز شود؛ از تصویر استفاده کنید. |
تعیین دستهبندی علل | استفاده از مدل 5M+E در محیطهای صنعتی. | نیروی انسانی (Man)، ماشینآلات (Machine)، مواد (Material)، روشها (Method)، اندازهگیری یا مدیریت (Measurement یا Management)، محیط (Environment) |
طوفان فکری (Brainstorming) | بحث گروهی برای جمعآوری علتها در دستههای مناسب. | بدون انتقاد؛ فضا باید آزاد و خلاقانه باشد. |
نمایش روابط علتها | نشان دادن روابط «علتِ یک علت» با پیکانهای مناسب. | نمودار باید بهوضوح زنجیرههای علت و معلولی را نمایش دهد. |
بازبینی نهایی | تمرکز بر دستههای کمعلت یا خالی، تکمیل و غنیسازی نمودار. | پرسش: «آیا نکتهای را جا انداختهایم؟» راهگشاست. |
مثالی از نمودار استخوان ماهی
مشکل: اتصال لحیمسرد در فرایند لحیمکاری دستی
این مشکل باعث اتصالات ضعیف الکتریکی، افزایش احتمال خرابی و برگشت محصول میشود.

روش دستهبندی در تحلیل استخوان ماهی
انتخاب دستهبندیها در تحلیل استخوان ماهی اهمیت زیادی دارد زیرا ساختار جلسات طوفان فکری را مشخص کرده و به شناسایی سیستماتیک علل احتمالی مشکل کمک میکند. دستهبندیهایی که انتخاب میکنید باید تمام جنبههای ممکن مسئله را پوشش دهند تا تحلیل جامع و کامل باشد. در ادامه مراحل و نکات مهم در تعیین دستهبندیها آورده شده است:

۱. درک دقیق زمینه مشکل
قبل از انتخاب دستهبندیها، باید مشکل مورد بررسی را بهخوبی بشناسید. مشکلات مختلف ممکن است به دستهبندیهای متفاوتی برای تحلیل عمیق نیاز داشته باشند.
۲. سفارشیسازی دستهبندیها مطابق نیاز
بسته به نوع مشکل یا صنعت شما، ممکن است لازم باشد دستهبندیها را شخصیسازی کنید یا دستههای جدید اضافه نمایید.
مثلاً:
- در صنایع خدماتی، دستهبندیهایی مانند روشها (Procedures) و خطمشیها (Policies) مهمتر هستند.
- در توسعه نرمافزار، دستهبندیهایی مثل نرمافزار (Software) و سختافزار (Hardware) کاربرد بیشتری دارند.
۳. مشارکت تیم
افرادی با نقشها و تخصصهای مختلف مرتبط با مشکل را در فرایند شرکت دهید. طوفان فکری تیمی میتواند جنبههایی را که به تنهایی در نظر نگرفتهاید آشکار کند و تضمین کند که همه دستهبندیهای مرتبط لحاظ شوند.
۴. بررسی دادههای تاریخی
به سوابق و مشکلات گذشته که مشابه مشکل فعلی هستند نگاهی بیندازید. دادههای تاریخی میتوانند نشان دهند کدام دستهها در آن موارد اهمیت داشتهاند.
۵. آمادگی برای بازنگری
با پیشرفت تحلیل و افزایش شناخت از مشکل، ممکن است برخی دستهها بیش از حد گسترده، محدود یا غیرمرتبط به نظر برسند. آماده باشید که دستهبندیها را با توجه به درک جدیدتان اصلاح کنید.
۶. اطمینان از پوشش جامع
دستهبندیهای انتخابشده باید مجموعاً تمام جنبههای ممکن مشکل را پوشش دهند تا هیچ علت ریشهای احتمالی از قلم نیفتد.
با انتخاب دقیق و شخصیسازی دستهبندیها بر اساس این اصول، میتوانید پایهای قوی برای تحلیل اسخوان ماهی ایجاد کنید که علل اصلی مشکل را بهخوبی شناسایی و فرایند حل مسئله را تسهیل میکند.
مزایای نمودار استخوان ماهی
نمودار ایشیکاوا یا نمودار علت و معلول، در حل مسئله و تحلیل علل ریشهای مزایای متعددی دارد. در ادامه مهمترین فواید استفاده از این ابزار آمده است:
۱. شناسایی علل ریشهای
این نمودار به تیمها کمک میکند علل ریشهای مشکل را به صورت سیستماتیک شناسایی کنند، نه صرفاً پرداختن به علائم ظاهری. این شناخت عمیقتر منجر به راهحلهای مؤثرتر و پایدارتر میشود.
۲. ارتقای همکاریهای تیمی
ساخت نمودار استخوان ماهی (ایشیکاوا) معمولاً یک فعالیت تیمی است که مشارکت همه اعضا را تشویق میکند. این رویکرد همکاری، تنوع دیدگاهها و تخصصها را افزایش داده و تحلیل جامعتری ایجاد میکند.
۳. افزایش درک مسئله
با ترسیم بصری علل مشکل، این نمودار به تیم کمک میکند پیچیدگی موضوع و ارتباط بین عوامل مختلف را بهتر بفهمد. این درک عمیقتر باعث میشود مداخلات هدفمندتری انجام شود.
۴. سازماندهی مباحث
ساختار منظم نمودار باعث میشود بحثها متمرکز و سازمانیافته باقی بمانند و تمام حوزههای بالقوه مشکل در دستهبندیهای مشخص بررسی شوند.
۵. تسهیل ارتباطات
ماهیت بصری نمودار آن را به ابزاری عالی برای انتقال نتایج تحلیل به دیگران تبدیل میکند، حتی برای کسانی که در فرایند ساخت نمودار شرکت نداشتهاند. این کمک میکند تا سریعتر به جمعبندی مشترک برسند.
۶. تشویق رویکرد سیستماتیک
این نمودار تیمها را هدایت میکند تا همه علل ممکن را بررسی کنند و از نتیجهگیریهای سریع و مبتنی بر حدس و گمان جلوگیری میکند.
۷. انعطافپذیری بالا
نمودار اسخوان ماهی در صنایع مختلف و برای انواع مشکلات کاربرد دارد؛ از تولید و بهداشت و درمان گرفته تا نگهداری و تعمیرات، بازاریابی و توسعه نرمافزار.
۸. اولویتبندی مسائل
با شناسایی و نمایش بصری همه علل احتمالی، تیمها میتوانند راحتتر مسائل را بر اساس تأثیر یا سهولت رفع آنها اولویتبندی کنند و منابع را به شکل بهینه تخصیص دهند.
۹. تقویت خلاقیت
فرایند طوفان فکری در ایجاد نمودار باعث تحریک خلاقیت اعضای تیم میشود و ممکن است راهحلهای نوآورانهای ارائه شود که در حالت عادی به آنها فکر نشده بود.
۱۰. حمایت از بهبود مستمر
این نمودار ابزاری عالی برای بهبود کیفیت و فرایندهای بهبود مستمر است و به سازمانها کمک میکند علل ریشهای مشکلات را به صورت سیستماتیک تحلیل و حذف کنند، که منجر به افزایش کیفیت محصولات، خدمات و فرایندها در طول زمان میشود.
محدودیتهای نمودار استخوان ماهی
با اینکه نمودار ایشیکاوا یا استخوان ماهی ابزاری ارزشمند برای تحلیل علل ریشهای و حل مسئله است، اما محدودیتهایی نیز دارد. آگاهی از این محدودیتها به کاربران کمک میکند تا با جبران ضعفها یا استفاده از روشهای مکمل، بهرهوری بهتری از این ابزار داشته باشند. در ادامه مهمترین محدودیتها آمده است:
۱. پیچیدگی در مسائل با دادههای زیاد
در مسائل بسیار پیچیده با علل احتمالی زیاد، نمودار ممکن است شلوغ و گیجکننده شود و تمرکز بر علل مهمتر را دشوار کند.
۲. فقدان تحلیلهای کمی
نمودار استخوان ماهی یک ابزار کیفی است و به صورت ذاتی تحلیل کمّی انجام نمیدهد؛ یعنی بدون روشهای مکمل مانند تحلیل پارتو (Pareto Analysis) اولویتبندی علل بر اساس تأثیر یا احتمال وقوع ممکن نیست.
۳. ماهیت انتزاعی
فرایند شناسایی و دستهبندی علل میتواند تحت تأثیر سوگیریهای افراد شرکتکننده قرار گیرد که ممکن است به نادیده گرفتن علل مهم یا بزرگنمایی علل کماهمیت منجر شود.
۴. عدم ارائه راهحل
این نمودار تنها بر شناسایی علل متمرکز است و راهحل یا اقدام برای رفع آنها را پیشنهاد نمیدهد. تیم باید از روشهای حل مسئله دیگر برای توسعه و اجرای راهحلها استفاده کند.
۵. احتمال سادهسازی بیش از حد
ممکن است در مواردی، به ویژه اگر نمودار به اندازه کافی دقیق نباشد یا تیم در طوفان فکری عجله کند، علل پیچیده به شکل ساده و ناقص در نظر گرفته شوند.
۶. خطر تفکر گروهی (Groupthink)
در جلسات گروهی، ممکن است شرکتکنندگان کمحرفتر بدون بررسی کامل، با دیدگاه غالب موافقت کنند و این باعث کاهش تنوع دیدگاهها و بررسی ناقص علل شود.
۷. نیازمند زمان و منابع
برای مؤثر بودن نمودار، نیاز به طوفان فکری و تحلیل دقیق است که میتواند زمانبر و منابعبر باشد و در موقعیتهایی که تصمیمگیری سریع لازم است، عملی نباشد.
۸. محدودیت دانش تیم
کارایی نمودار به دانش و تجربه اعضای تیم بستگی دارد؛ اگر اعضای تیم تخصص کافی نداشته باشند، ممکن است علل مهمی از قلم بیفتد.
راهکارهای جبران محدودیتها
- استفاده همزمان با ابزارهای دیگر، مانند تحلیل دادههای کمی برای اولویتبندی بهتر علل
- تضمین مشارکت افراد با تخصصهای مختلف و متنوع
- پیگیری و اجرای برنامههای عملی برای علل اولویتدار
- حضور یک تسهیلگر برای مدیریت روند جلسه، کاهش سوگیریها و کنترل پیچیدگی
مقایسه نمودار استخوان ماهی و تکنیک پنج چرا
نمودار استخوان ماهی یا ایشیکاوا اغلب همراه با یک ابزار دیگر در روشهای بهبود مستمر و ریشهیابی مشکلات به نام «پنج چرا» استفاده میشود. هر دو روش به تیمهای تولید و نگهداری و تعمیرات کمک میکنند تا به سرعت علت اصلی یک مشکل را شناسایی کنند، اما هر کدام ویژگیها و کاربردهای خاص خود را دارند.
تکنیک پنج چرا چیست؟
یک روش ساده و خطی برای یافتن علت ریشهای یک مشکل است که با پرسیدن مکرر سوال «چرا؟» تا پنج مرحله، به دنبال ریشه اصلی میگردد.
مثال:
- چرا دستگاه تولید متوقف شد؟ چون موتور دچار سوختگی شد.
- چرا موتور دچار سوختگی شد؟ چون روغنکاری آن بهموقع انجام نشده بود.
- چرا روغنکاری بهموقع انجام نشد؟ چون برنامه نگهداری و تعمیرات پیشگیرانه رعایت نشده بود.
- چرا برنامه نت پیشگیرانه رعایت نشده بود؟ چون سیستم هشداردهی بهدرستی تنظیم نشده بود.
- چرا سیستم هشداردهی تنظیم نبود؟ چون آموزش کافی به کارکنان داده نشده بود.
این روش کمک میکند به جای مقصر دانستن صرف یک فرد، مشکلات اساسی که باعث رخ دادن خطا شدهاند را کشف کنیم تا از تکرار آن جلوگیری شود.
تفاوتها و شباهتهای روشهای استخوان ماهی و پنج چرا
- نمودار ایشیکاوا:
- ساختاری بصری و گسترده دارد.
- علل احتمالی را به دستههای مختلف تقسیم و گروهبندی میکند.
- برای بحث گروهی و شناسایی همه عوامل ممکن مناسب است.
- تکنیک پنج چرا:
- روشی خطی و گام به گام است.
- بر یک مسیر علت و معلولی تمرکز دارد تا علت اصلی را بیابد.
- ساده و سریع است، بهخصوص برای مشکلات مشخص و محدود.
ارتباط نمودار ساتخوان ماهی با نمودار پارتو
نمودار پارتو نیز یک ابزار مهم در روشهای بهبود است که کمک میکند تمرکز بر علل یا مشکلاتی باشد که بیشترین تأثیر را دارند. بر اساس اصل پارتو، ۸۰ درصد نتایج از ۲۰ درصد اقدامات ناشی میشود؛ یعنی تمرکز بر مشکلات کلیدی باعث بهبود چشمگیر میشود.
در نهایت، ترکیب این ابزارها اعم از ۵ چرا، تحلیل پارتو و نمودار ایشیکاوا به تیمها امکان میدهد مشکلات را از زوایای مختلف بررسی کنند و راهحلهای کارآمدتری بیابند.
در نهایت، نمودار استخوان ماهی، نمودار پارتو و تکنیک پنج چرا، همگی روشهایی برای کشف علل ریشهای یک مشکل در نگهداری و تعمیرات یا تجهیزات هستند. چه از نقشه ذهنی، نمودار سازمانی، یا پرسشهای پیدرپی استفاده کنید، هدف همه این ابزارهای بهبود فرایند این است که به این سوال پاسخ دهند: «چرا این مشکل رخ داده و چگونه میتوانیم از تکرار آن جلوگیری کنیم؟»
ابزارهای دیگر در کنار نمودار استخوان ماهی
روشهای مختلفی برای عیبیابی وجود دارد، مانند تحلیل ریشهای مشکل (Root Cause Analysis – RCA) و روش پنج چرا (5 Whys) که به افزایش احتمال یافتن علت اصلی مشکل کمک میکنند. نمودار ایشیکاوا ابزاری کاربردی برای عیبیابی مسائل مکانیکی، الکتریکی یا عملیاتی است. همانطور که در مثال بالا نشان داده شد، این نمودار به شما اجازه میدهد مشکلات احتمالی را به زیرشاخههای مختلف تقسیم و دستهبندی کنید که باعث میشود فرایند عیبیابی روانتر و مؤثرتر انجام شود.
برای مثال در مورد هواپیما، اگر بدانید که برخی از نقصهای مکانیکی ممکن است دوباره رخ دهند، میتوانید قطعات مورد نیاز را در محل نگهداری کنید یا با انجام بازرسیهای منظمتر، از وقوع مجدد آنها جلوگیری کنید و زمان توقف دستگاه را کاهش دهید. نمودار ایشیکاوا فرایندی ساده اما منطقی برای حذف علل مختلف فراهم میکند که منجر به حل سریعتر مشکل شده و به کسبوکار شما کمک میکند تا زمان توقف را کاهش و بهرهوری را افزایش دهد.
جمعبندی
نمودار استخوان ماهی یا ایشیکاوا ابزاری بسیار مفید برای شناسایی علل احتمالی یک مشکل است. این نمودار دیدی جامعتر و نظاممندتر نسبت به مسئله فراهم میکند و مسیر رسیدن به راهحل را سادهتر و هدفمندتر میسازد.
استفاده از نمودار ایشیکاوا در اجرای اقدامات اصلاحی بسیار رایج است، مثلاً در چارچوب روشهایی مانند 8D و 3A. همچنین این ابزار در تحلیل P-FMEA نیز کاربرد دارد و به همین دلیل استفاده از آن در کار هر مهندسی ارزشمند است.