مقدمه: روش های ارزیابی ریسک
ریسک و روش های ارزیابی ریسک
ریسک بر اساس سند استراتژی بینالمللی کاهش بلایای سازمان ملل متحد بهعنوان احتمال بروز پیامدهای زیانبار یا خسارات مورد انتظار تعریف میشود؛ این خسارات میتوانند شامل مرگ، آسیبدیدگی، خسارت به دارایی، از بین رفتن معیشت، اختلال در فعالیتهای اقتصادی یا آسیب به محیطزیست باشند که در نتیجهٔ تعامل بین مخاطرات طبیعی یا انسانی و شرایط آسیبپذیر بهوجود میآیند.
ریسک را میتوان بهصورت مفهومی با معادلهی پایهای که در شکل ۱ نشان داده شده است، ارائه کرد.

در این نمودار، جنبههای مختلف مخاطرات، آسیبپذیری و عناصر در معرض ریسک، همچنین تعاملات میان آنها نیز نشان داده شدهاند. این چارچوب بر تحلیل خسارات فیزیکی تمرکز دارد و از دادههای آسیبپذیری فیزیکی استفاده میکند.
بر اساس سند سازمان ملل ارزیابی ریسک فرایندی است برای تعیین احتمال وقوع خسارات از طریق تحلیل مخاطرات بالقوه و ارزیابی شرایط موجود آسیبپذیری که ممکن است تهدیدی برای اموال، انسانها، معیشت و محیطزیستی که به آن وابستهاند، ایجاد کند.
استاندارد ایزو ۳۱۰۰۰ (ویرایش ۲۰۰۹) ارزیابی ریسک را شامل سه مرحله میداند:
۱. شناسایی ریسک
۲. تحلیل ریسک
۳. ارزیابی ریسک
- شناسایی ریسک، فرایندی است برای یافتن، شناسایی و توصیف ریسکهایی که میتوانند بر تحقق اهداف تأثیر بگذارند.
- تحلیل ریسک، فرایندی است برای درک ماهیت، منابع و علل ریسکهای شناساییشده و برآورد سطح آنها. در این مرحله همچنین اثرات و پیامدها بررسی شده و کنترلهای موجود ارزیابی میشوند.
- ارزیابی ریسک، مرحلهای است برای مقایسه نتایج تحلیل ریسک با معیارهای تعیینشده، تا مشخص شود که آیا سطح مشخصی از ریسک قابلپذیرش یا قابلتحمل است یا خیر.

نقشهبرداری ریسک (Risk Mapping) مخاطرات طبیعی میتواند در مقیاسهای مختلف و با اهداف گوناگون انجام شود. جدول ۱ خلاصهای از این مقیاسها را همراه با اهداف مرتبط و ویژگیهای دادهها ارائه میدهد.
در بخشهای بعدی، روش های ارزیابی ریسک بررسی خواهد شد.
روش های ارزیابی ریسک:
- ارزیابی کمی ریسک (QRA)
- تحلیل درخت رویداد (ETA)
- روش ماتریس ریسک (RMA)
- روش مبتنی بر شاخصها (IBA)
مقیاس تحلیل | مقیاس عددی | اهداف احتمالی | رویکردهای احتمالی |
بینالمللی، جهانی | > ۱:۱،۰۰۰،۰۰۰ | اولویتبندی کشورها/مناطق؛ هشدار سریع | RMA و IBA سادهشده |
کوچک: استانی تا مقیاس ملی | > ۱:۱۰۰،۰۰۰ | اولویتبندی مناطق؛ تحلیل رویدادهای محرک؛ اجرای برنامههای ملی؛ ارزیابی راهبردی محیط زیست؛ بیمه | EVA، RMA و IBA سادهشده |
متوسط: شهرداری تا سطح استانی | ۱:۱۰۰،۰۰۰ تا ۱:۲۵،۰۰۰ | تحلیل تأثیر تغییرات؛ تحلیل رویدادهای محرک؛ برنامههای توسعه منطقهای | RMA / IBA |
محلی: جامعه تا شهرداری | ۱:۲۵،۰۰۰ تا ۱:۵،۰۰۰ | پهنهبندی کاربری اراضی؛ تحلیل تأثیر تغییرات؛ ارزیابی اثرات زیستمحیطی؛ طراحی اقدامات کاهش خطر | QRA / EVA / RMA IBA |
ویژه سایت (موضعی) | ۱:۵،۰۰۰ یا بزرگتر | طراحی اقدامات کاهش خطر؛ سیستمهای هشدار سریع؛ پهنهبندی دقیق کاربری اراضی | QRA / EVA / RMA |
جدول ۱: نمای کلی از مقیاسهای تحلیل، اهداف مرتبط و ویژگیهای دادهها برای هر رویکرد: = QRAارزیابی کمی ریسک = ETA تحلیل درخت رویداد = RMA روش ماتریس ریسک = IBA رویکرد مبتنی بر شاخصها
رویکردهای کمی ارزیابی ریسک

اگر اجزای مختلف معادله ریسک برای مجموعهای مشخص از سناریوهای مخاطره و عناصر در معرض خطر بهصورت فضایی قابل اندازهگیری باشند، ریسک را میتوان با استفاده از معادله زیر تحلیل کرد:
که در آن:
- P (T | HS) = احتمال زمانی وقوع یک سناریوی مخاطره خاص (HS) است. سناریوی مخاطره، رویدادی از نوع خاصی از مخاطره (مثلاً سیل) با بزرگی و بسامد مشخص را نشان میدهد.
- P (S | HS) = احتمال مکانی یا فضایی تأثیرگذاری سناریوی مخاطره بر یک موقعیت خاص است.
- A (ER | HS) = میزان عناصر در معرض ریسک تحت سناریوی مخاطره مشخص، بهصورت کمّی (برای مثال: تعداد افراد، تعداد ساختمانها، ارزش مالی، یا هکتار زمین).
- V (ER | HS) = آسیبپذیری عناصر در معرض ریسک، با توجه به شدت مخاطره در سناریوی موردنظر (عددی بین ۰ تا ۱).
روش بهطور شماتیکی در شکل ۳ نشان داده شده است. عملیاتهای GIS برای تحلیل مواجهه بهعنوان تقاطع بین عناصر در معرض ریسک و ناحیه اثر ریسک برای هر سناریوی ریسک استفاده میشود. برای هر عنصر در معرض ریسک، سطح شدت از طریق عملیات پوششگذاری GIS ثبت میشود. این مقادیر شدت با نوع عنصر در معرض ریسک ترکیب شده و منحنی آسیبپذیری مربوطه پیدا میشود که سپس بهعنوان جدول جستجویی برای تعیین مقدار آسیبپذیری بهکار میرود.
نحوه تعیین میزان عناصر در معرض ریسک (مثلاً تعداد ساختمانها، افراد یا ارزش اقتصادی) نیز نحوه محاسبه ریسک را مشخص میکند. حاصلضرب مقادیر عناصر در معرض ریسک و آسیبپذیری باید برای تمامی عناصر در معرض ریسک در همان سناریوی مخاطره انجام شود. سپس این نتایج با احتمال مکانی تقاطع اثر مخاطره با عنصر در معرض ریسک برای سناریوی مشخص (P(S | HS)) ضرب میشود تا عدمقطعیتها در مدلسازی مخاطره در نظر گرفته شود. نتیجه این محاسبات، میزان خسارات است که در برابر احتمال زمانی وقوع همان سناریوی مخاطره در یک منحنی ریسک نمایش داده میشود. این روند برای تمامی سناریوهای مخاطره تکرار میشود. حداقل باید سه سناریوی مجزا استفاده شود، اما ترجیح بر این است که حداقل ۶ رویداد با دورههای بازگشت متفاوت (FEMA, 2004) برای نمایش بهتر منحنی ریسک انتخاب شوند. سپس مساحت زیر منحنی با ادغام تمام خسارات و احتمالهای سالانه مربوطه محاسبه میشود. امکان ایجاد منحنیهای ریسک برای کل منطقه مطالعه یا واحدهای فضایی مختلف مانند واحدهای اداری، نواحی سرشماری، بخشهای جادهای یا ریلی و غیره وجود دارد.
ریسک بسته به هدف ارزیابی میتواند به شیوههای مختلفی بیان شود. این بیان ممکن است بهصورت مطلق یا نسبی باشد. ریسک جمعیتی مطلق را میتوان بهصورت ریسک فردی (احتمال سالانه کشته شدن یک فرد در معرض خطر) یا ریسک اجتماعی (رابطه میان احتمال سالانه و تعداد افرادی که ممکن است کشته شوند) ارائه داد. ریسک اقتصادی مطلق نیز معمولاً بهصورت شاخصهایی مانند میانگین خسارت سالانه (Average Annual Loss)، بیشینه خسارت محتمل (Maximum Probable Loss) یا شاخصهای مشابه دیگر بیان میشود که از مجموعهای از سناریوهای خسارت بهدست میآیند؛ سناریوهایی که هرکدام رابطهای میان بسامد وقوع و میزان خسارت مالی مورد انتظار دارند.

اجزایی که در ارزیابی ریسک دخیل هستند، دارای درجه بالایی از عدمقطعیتاند.
عدمقطعیت تصادفی (Aleatory uncertainty) به تغییرپذیری دادههای ورودی مورد استفاده در ارزیابی ریسک مربوط میشود. برای نمونه، تغییرات در ویژگیهای خاک که در مدلسازی احتمال وقوع زمینلغزش استفاده میشوند، یا ویژگیهای سطح زمین و ساختمانها. این نوع عدمقطعیت معمولاً در تحلیلهای احتمالاتی ریسک در نظر گرفته میشود؛ که در آن هزاران سناریوی مخاطره و ریسک با استفاده از تکنیکهایی مانند شبیهسازی مونتکارلو (Monte Carlo) تولید شده و احتمال عبور از آستانههای معین محاسبه میشود.
عدمقطعیت شناختی (Epistemic uncertainty) به نبود یا نقص در دانش دربارهٔ فرایندهای دخیل و همچنین کمبود دادههای کافی مربوط است. این نوع از عدمقطعیت معمولاً مشکلسازتر است، زیرا ممکن است دادههای کافی برای تعریف سناریوهای مخاطره خاص وجود نداشته باشد یا منحنیهای آسیبپذیری برای انواع عناصر در معرض خطر در منطقه مورد مطالعه در دسترس نباشد.
ارزیابی احتمال ریسک، همه سناریوهای ممکن مخاطره و عدمقطعیت دادههای ورودی را در نظر میگیرد، و با اجرای هزاران سناریوی خسارت، منحنی عبور از خسارت (loss exceedance curve) را محاسبه میکند. با این حال، برای برخی مخاطرات مانند زمینلغزش یا سیل، تولید تعداد زیادی سناریوی مخاطره بسیار دشوار است، زیرا عدمقطعیت شناختی ناشی از کمبود دادهها بسیار بالاست.
در چنین شرایطی، میتوان از روشی مانند آنچه در شکل ۴ نشان داده شده استفاده کرد. در این روش، دادههایی که دامنهای از مقادیر ممکن را برای احتمال زمانی، احتمال مکانی، شدت مخاطره، ارزش عناصر در معرض خطر و آسیبپذیری نشان میدهند، بهکار گرفته میشوند.
دامنه عدمقطعیت در احتمال زمانی وقوع سناریوی مخاطره، بهصورت یک بازه روی محور Y منحنی ریسک نمایش داده میشود.
عدمقطعیت در شدت مخاطره (مانند ارتفاع آب در سیل یا فشار برخورد در زمینلغزش) در کنار عدمقطعیت در منحنی آسیبپذیری، باعث ایجاد بازههای بزرگتری از عدمقطعیت در آسیبپذیری میشود. این بازهها سپس با بازه عدمقطعیت در ارزش عناصر در معرض خطر (مثلاً هزینه ساخت ساختمانها) ضرب میشوند، که در نهایت به دامنهای از خسارات مورد انتظار منجر میگردد.
در نتیجه، بهجای یک نقطه مشخص روی منحنی ریسک، هر سناریوی مخاطره یک مستطیل را روی نمودار شکل میدهد که در آن محور افقی نشاندهندهٔ خسارات و محور عمودی نشاندهندهٔ احتمال وقوع است.
گوشههای بالایی سمت راست این مستطیلها به هم وصل میشوند تا منحنی ریسک بدبینانهترین حالت شکل گیرد، و گوشههای پایینی سمت راست برای ترسیم منحنی ریسک خوشبینانهترین حالت به هم متصل میشوند.
در نهایت با محاسبهٔ مساحت زیر این منحنیها، میتوان بازهای از خسارات سالانه مورد انتظار را نمایش داد.

تصویر زیر مثالی از یک ارزیابی کمی ریسک برای ساختمانهایی ارائه میدهد که در معرض خطر سیل قرار دارند، آن هم با در نظر گرفتن سه سناریوی مختلف مخاطره که هر یک دارای احتمال وقوع متفاوتی هستند (دوره بازگشت ۲ ساله، ۱۰ ساله و ۵۰ ساله).
در این مثال ساده، تنها سه عنصر در معرض خطر (ساختمان) وجود دارد که از دو نوع مختلف هستند. ساختمانهای نوع اول از نظر سازهای ضعیفتر از ساختمانهای نوع دوم هستند.
بر اساس رویدادهای گذشتهٔ سیل، رابطهای میان عمق آب و میزان خسارت واردشده از طریق منحنیهای آسیبپذیری تعریف شده است.
این بدان معناست که در عمق آب یکسان، ساختمانهای نوع اول نسبت به نوع دوم خسارت بیشتری خواهند دید. منحنیهای آسیبپذیری نمایشدادهشده در تصویر فرضی هستند، اما نقش بسیار مهمی در ارزیابی ریسک ایفا میکنند.
سه سناریوی مخاطره مختلف، تأثیرات متفاوتی بر هر یک از این سه ساختمان خواهند داشت.
جدول کوچکی که در تصویر نمایش داده میشود، عمق آب مورد انتظار برای هر یک از این سه ساختمان را در ارتباط با سه سناریو مشخص میکند.

رویکردهای تحلیل درخت رویداد (Event-tree Approaches)
در برخی موارد، مخاطرات بهصورت زنجیرهای رخ میدهند؛ به این معنا که وقوع یک مخاطره، موجب بروز مخاطرهای دیگر میشود. به این پدیدهها، اثر دومینو یا مخاطرات زنجیرهای (در همتنیده) نیز گفته میشود. این نوع از مخاطرات، پیچیدهترین حالتها برای تحلیل در ارزیابی ریسک چندمخاطرهای به شمار میآیند.
برای تحلیل این زنجیره از مخاطرات، بهترین رویکرد استفاده از ساختاری به نام «درخت رویداد» (Event Tree) است. درخت رویداد (به عنوان یکی از روش های ارزیابی ریسک) سیستمی تحلیلی است که تمام ترکیبهای ممکن از عوامل مؤثر بر سیستم و همچنین احتمال وقوع هر ترکیب را بررسی میکند.
در این ساختار، رویدادهای مورد تحلیل از طریق گرههایی به هم متصل شدهاند (نگاه کنید به شکل ۶)
در هر گره، همهٔ حالتهای ممکن برای سیستم در نظر گرفته میشود، و هر شاخه از درخت رویداد نشاندهندهٔ یک مسیر احتمالی است که با مقداری مشخص از احتمال وقوع تعریف شده است.

شکل زیر نمونهای از یک درخت رویداد (از روش های ارزیابی ریسک) را نشان میدهد که در آن سقوط یک صخره در یک دریاچه ممکن است موجی سیلابی ایجاد کند که به روستایی در پاییندست آسیب برساند.

روش ماتریس ریسک
روش های ارزیابی ریسک اغلب پیچیده هستند و امکان استفاده از روشهای کاملاً عددی را نمیدهند، چراکه بسیاری از جنبهها یا بهطور کامل قابل کمیسازی نیستند یا دارای میزان زیادی از عدمقطعیتاند. این مسئله میتواند ناشی از دشواری در تعریف سناریوهای خطر، ترسیم نقشه و توصیف عناصر در معرض خطر، یا تعیین آسیبپذیری با استفاده از منحنیهای آسیبپذیری باشد. برای غلبه بر این چالشها، معمولاً از ماتریس ریسک یا ماتریسهای پیامد–بسامد (CFM) استفاده میشود که نمودارهایی هستند با محورهایی از طبقات پیامد و بسامد (نگاه کنید به شکل ۸). این ماتریسها امکان طبقهبندی ریسکها را بر پایهٔ دانش کارشناسی و با وجود دادههای کمی محدود فراهم میکنند.
در این روش (از روش های ارزیابی ریسک)، یکی از محورهای ماتریس به طبقات بسامد رویدادهای خطرناک اختصاص دارد و محور دیگر به طبقات پیامدها یا خسارتهای مورد انتظار. بهجای استفاده از مقادیر دقیق عددی، استفاده از طبقات کیفی باعث انعطافپذیری بیشتر و امکان بهرهگیری از نظر متخصصان میشود. این نوع روش در ارزیابی ریسک مخاطرات طبیعی، بهویژه در کشورهایی مانند سوئیس، بهطور گسترده مورد استفاده قرار گرفته است.
این رویکرد در روش های ارزیابی ریسک همچنین امکان تصویرسازی از تأثیرات اقدامات کاهش ریسک را فراهم میکند و چارچوبی برای درک بهتر از فرایند ارزیابی ریسک ارائه میدهد. موفقیت این روش به کیفیت و تخصص گروه کارشناسانی بستگی دارد که سناریوهای مخاطرات را شناسایی میکنند و در مراحل مختلف فیلتر کردن و رتبهبندی ریسکها، بر اساس طبقات بسامد (احتمال وقوع) و تأثیر (پیامد) و حدود مربوط به آنها، مشارکت دارند.


رویکرد شاخصمحور
در بسیاری از موارد، روش های ارزیابی ریسک که (نیمه)کمی هستند برای تهیهٔ نقشهٔ ریسک مناسب نیستند. این مسئله میتواند به دلیل کمبود داده برای کمیسازی مؤلفههایی مانند فراوانی خطر، شدت آن و آسیبپذیری فیزیکی باشد. برای مثال، زمانی که ارزیابی ریسک در مناطق وسیع یا نواحی با دسترسی محدود به داده انجام میشود. دلیل دیگر ممکن است تمایل به در نظر گرفتن انواع مختلفی از آسیبپذیری باشد که در روشهای (نیمه)کمی لحاظ نمیشوند، مانند آسیبپذیری اجتماعی، آسیبپذیری زیستمحیطی و ظرفیت تابآوری.
در چنین مواردی، معمولاً از یک رویکرد مبتنی بر شاخص برای سنجش ریسک و آسیبپذیری استفاده میشود که بهصورت کمی، از طریق شاخصهای مقایسهای انتخابشده، انجام میشود تا امکان مقایسه میان مناطق یا جوامع مختلف فراهم شود. فرایند ارزیابی ریسک بلایا به چند مؤلفه تقسیم میشود، مانند خطر، مواجهه، آسیبپذیری و ظرفیت (نگاه کنید به شکل ۱۰). این تقسیمبندی از طریق ساختار بهاصطلاح «درخت معیار» صورت میگیرد که اهداف کلی، اهداف فرعی و شاخصها را فهرست میکند.
دادههای مربوط به هر شاخص در سطح فضایی مشخصی، مانند واحدهای اداری، جمعآوری میشوند. سپس این شاخصها استانداردسازی میشوند (برای مثال با طبقهبندی مجدد آنها بین ۰ تا ۱)، درون هر هدف فرعی وزندهی میشوند و پس از آن اهداف فرعی نیز در مقایسه با یکدیگر وزندهی میشوند. اگرچه دادههای شاخصهای جداگانه معمولاً کمی هستند (مثلاً آمار جمعیت)، اما نتایج نهاییِ آسیبپذیری، خطر و ریسک در مقیاسی بین صفر تا یک مقیاسگذاری میشوند. این دادههای نسبی، امکان مقایسهٔ شاخصها بین واحدهای اداری مختلف را فراهم میکنند.

رویکردهای ارزیابی ریسک عمدتاً بر پایهٔ توسعهٔ شاخصهایی موسوم به شاخصهای ریسک و استفاده از ارزیابی چندمعیارهٔ فضایی (SMCE) استوار هستند. یکی از نخستین تلاشها برای توسعهٔ شاخصهای جهانی ریسک از طریق پروژهٔ Hotspots انجام شد. در گزارشی برای بانک توسعهٔ کشورهای آمریکای لاتین، مجموعهای از شاخصهای ترکیبی پیچیده را برای مقایسهٔ وضعیت کشورهای مختلف در دورههای زمانی متفاوت و انجام مقایسههای فراملی پیشنهاد داد.
چهار مؤلفه یا شاخص ترکیبی، عناصر اصلی آسیبپذیری را نشان میدهند و پیشرفت کشورها را در مدیریت ریسک منعکس میکنند:
- شاخص کاهش بلایا (Disaster Deficit Index – DDI)
- شاخص بلایای محلی (Local Disaster Index – LDI)
- شاخص آسیبپذیری فراگیر (Prevalent Vulnerability Index – PVI)
- شاخص مدیریت ریسک (Risk Management Index – RMI)
هر کدام از این شاخصها متشکل از مجموعهای از متغیرها هستند که بهصورت تجربی اندازهگیری میشوند. شاخص DDI را میتوان بهعنوان شاخصی برای نشان دادن آسیبپذیری اقتصادی یک کشور در برابر بلایا در نظر گرفت.
شاخص ریسک بلایا (DRI) که توسط سازمان UN-ISDR در سال ۲۰۰۵ ارائه شده، ترکیبی از تعداد کل افراد کشتهشده و درصد کشتهشدگان نسبت به جمعیت کشور در بلایای بزرگ و متوسط مانند خشکسالی، سیل، طوفان و زلزله است.
در شاخص DRI کشورها برای هر نوع خطر بر اساس سه معیار رتبهبندی میشوند:
- میزان در معرض بودن فیزیکی
- میزان آسیبپذیری نسبی
- میزان ریسک
در مقیاس محلی نیز از شاخصهای ریسک استفاده میشود، معمولاً در ترکیب با ارزیابی چندمعیارهٔ فضایی (SMCE). Castellanos و Van Westen (۲۰۰۷) مثالی از کاربرد SMCE برای تهیهٔ شاخص ریسک زمینلغزش در کشور کوبا ارائه کردهاند که در آن شاخص خطر با شاخص آسیبپذیری ترکیب شده است.
شاخص خطر بر پایهٔ نقشههای شاخصی از عوامل تحریککننده (مانند زلزله و بارندگی) و عوامل محیطی ساخته شده است. شاخص آسیبپذیری نیز شامل پنج شاخص کلیدی بوده است:
- وضعیت مسکن و حملونقل (شاخصهای آسیبپذیری فیزیکی)
- جمعیت (شاخص آسیبپذیری اجتماعی)
- تولید اقتصادی (شاخص آسیبپذیری اقتصادی)
- مناطق حفاظتشده (شاخص آسیبپذیری زیستمحیطی)
شاخصها بر اساس واحدهای سیاسی-اداری (عمدتاً در سطح شهرداری) هستند. سپس این شاخصها پردازش، تحلیل و استانداردسازی شدهاند و وزندهی به آنها با روشهای مقایسهٔ زوجی و رتبهبندی انجام شده تا در نهایت نقشهٔ شاخص ریسک زمینلغزش تهیه شود. نتایج در سطح مناطق فیزیولوژیکی و واحدهای اداری تحلیل شدهاند.
نمونهٔ محلی دیگری که در سال ۲۰۰۶ ارائه شده است که در آن سه بُعد آسیبپذیری در نظر گرفته شدهاند:
- مقیاس یا سطح جغرافیایی (از فرد تا سطح ملی)
- بخشهای مختلف جامعه
- شش مؤلفهٔ آسیبپذیری
در این روش از ماتریسهایی برای محاسبهٔ شاخص آسیبپذیری استفاده میشود که سپس در سه طبقهبندی کیفی (زیاد، متوسط، کم) گروهبندی شدهاند.

نتیجهگیری در خصوص روش های ارزیابی ریسک
پیگیری یک تحلیل کمی به این دلیل اهمیت دارد که امکان در نظر گرفتن جنبههای دیگری غیر از آسیبهای فیزیکی را فراهم میآورد.
جدول ۲: مزایا و معایب روش های ارزیابی ریسک مورد بحث را نمایش میدهد.
روش | مزایا | معایب |
ارزیابی ریسک کمی (QRA) | اطلاعات کمی در مورد ریسک فراهم میکند که میتوان از آن در تحلیل هزینه-فایده برای اقدامات کاهش ریسک استفاده کرد. | نیاز به دادههای بسیار دارد. کمیسازی احتمال زمانی، شدت خطر و آسیبپذیری دشوار است. |
تحلیل درخت رویداد | امکان مدلسازی دنبالهای از رویدادها را فراهم میآورد و برای اثرات دومینو مناسب است. | ارزیابی احتمالات برای گرههای مختلف دشوار است و پیادهسازی فضایی به دلیل کمبود دادهها بسیار سخت است. |
روش ماتریس ریسک | امکان بیان ریسک با استفاده از کلاسها به جای مقادیر دقیق را فراهم میکند و مبنای خوبی برای بحث در مورد اقدامات کاهش ریسک است. | این روش مقادیر کمی ارائه نمیدهد که بتوان از آنها در تحلیل هزینه-فایده برای اقدامات کاهش ریسک استفاده کرد. ارزیابی تاثیرات و فراوانیها دشوار است و ممکن است یک ناحیه ترکیبهای مختلفی از تاثیرات و فراوانیها داشته باشد. |
روش مبتنی بر شاخصها | تنها روشی است که امکان انجام ارزیابی ریسک جامع، شامل آسیبپذیری و ظرفیت اجتماعی، اقتصادی و محیطی را فراهم میآورد. | ریسک حاصل نسبی است و اطلاعاتی در مورد خسارات پیشبینی شده واقعی ارائه نمیدهد. |