موضوع نگهداری و تعمیرات قطعاً تنها دلیل رخداد فاجعهٔ نیروگاه اتمی چرنوبیل نبود اما اگر مهندسان و تکنیسینهای نگهداری و تعمیرات این نیروگاه برنامهٔ نت پیشگیرانهٔ قویتری را اجرا میکردند شاید میتوانستند جان هزاران نفر را نجات دهند.
در چرنوبیل چه اتفاقی افتاد؟
فاجعهٔ چرنوبیل یکی از بزرگترین رخدادهای مرتبط با بحران انرژی هستهای در طول تاریخ است. فاجعهای که بر اساس «مقیاسگر رویدادهای بینالمللی هستهای و رادیولوژیک» در بالاترین مقیاس ممکن خطر (مقیاس ۷) طبقهبندی شد. درجهای که بیانگر انتشار فراوان رادیواکتیو با اثرات گستردهٔ بهداشتی و محیطزیستی است که نیازمند اقدامات برنامهریزی شدهٔ فوری و طولانیمدت برای مقابله با آن است.
بیست و ششم آوریل سال ۱۹۸۶ حادثهای که در رآکتور شمارهٔ ۴ نیروگاه اتمی چرنوبیل در اکراین رخ داد موجب مرگ ۳۰ نفر از نیروهای این نیروگاه و یک آتشنشان تا سه ماه پس از حادثه شد و تا سالها بعد هم اثرات جانبی تشعشعات اتمی این نیروگاه جان افراد بیشتری را گرفت. صدها نفر از کارکنانی که آن روز در نیروگاه حاضر بودند به دلیل انتشار تشعشعات رادیو اکتیو دچار مسمویت پرتوی شدند و بسیاری نیز در خارج نیروگاه به دلیل آلوده شدن به رادیو اکتیو تا سالها با بیماریهای مختلفی دست و پنجه نرم کردند. در حالی که هیچگاه تلفاتِ واقعی این قاجعه، در طولانی مدت و در نتیجهٔ مستقیم آن، مشخص نشد؛ اما تخمین زده میشود که این فاجعه به صورت مستقیم و غیرمستقیم جان هزاران نفر در اروپا را گرفته باشد. در سالهای ۲۰۰۵ و ۲۰۰۶ گروه مشترکی از سازمان ملل متحد و دولتهای اوکراین، بلاروس و روسیه بر اساس برآوردهای سازمان جهانی بهداشت، سازمان ملل متحد و سازمان انرژی اتمی بر سر تعداد جانباختگان مستقیم و غیر مستقیم این فاجعه به اجماع رسیدند و مرگومیر ناشی از این حادثه را ۴۰۰۰ نفر در سرتاسر اروپا اعلام کردند.
در ادامه به چند اشتباه مربوط به بحث نگهداری و تعمیرات در نیروگاه اتمی چرنوبیل اشاره میکنیم که موجب بروز این فاجعهٔ بزرگ شدند:
بیشتر بخوانید: ۸ مهارتی که هر مدیر نگهداری و تعمیرات باید داشته باشد
۱. طراحی معیوب رآکتور
انجمن جهانی انرژی اتمی ادعا میکند که احتمالاً عامل اساسی رخ دادن فاجعهٔ چرنوبیل طراحی معیوب این رآکتور بوده است. رآکتور هستهای نیروگاه چرنوبیل از نوع رآکتورهای RBMK بود که توسط اتحاد جماهیر شوروی ساخته میشد. رآکتوری با آرامکنندههای گرافیتی (گرافیت مادهای است که به عنوان یکی از موادِ آرامکننده نوترون شناخته میشود و در راکتورهای هستهای مورد استفاده قرار میگیرد. وظیفهٔ آرامکنندهها کاهش سرعت نوترونها و جلوگیری از ایجاد واکنش زنجیرهای سریع و خارج از کنترل است.) که در آن به جای این که قلب رآکتور در داخل مخزن تحت فشار رآکتور قرار بگیرد، هر مجموعه سوختی در داخل یک لوله ۸ سانتیمتری به نام «کانال» قرار میگرفت. این طراحی امکان حرکت آب خنک در اطراف سوخت را فراهم میکرد تا از داغ شدن بیش از حد هستهٔ راکتور جلوگیری کند. اکنون ثابت شده که نقصی که در طراحی میلههای کنترل سیستم ایمنی اضطراری این نوع از رآکتورها وجود داشت باعث ایجاد تغییر ناگهانی ولتاژ جریان برق شده و جرقهٔ این فاجعهٔ عظیم را زده است.
۲. خطا در اجرای برنامهٔ معمولِ عملیاتِ نگهداشت
طبق گزارش انجمن هستهای جهانی، فاجعهٔ چرنوبیل بر اثر اشتباه در خلال یکی از بازرسیهای روزانهٔ نگهداری و تعمیرات اتفاق افتاده است. در ۲۵ آوریل ۱۹۸۶، قرار بود راکتور شمارهی ۴ برای انجام سرویس دورهای تعمیر و نگهداری خاموش شود؛ و همین فرصتی برای یک آزمایش ایجاد میکرد. خدمهٔ رآکتور به موجب یک آزمایش ایمنی معمول که چندین بار تکرار شده بود سعی داشتند مشخص کنند در صورت قطع جریان برق و تا زمان به کار افتادن ژانراتورهای پشتیبان، توربینها تا چه مدت قادر به گرداندن آب خنک حول هستهٔ رآکتور هستند؟ این آزمایش سال قبل انجام شده بود که نتیجهاش از کار افتادن سریع توربین خنککننده و خاموش شدن آن بود. به همین خاطر مجریان آزمایش در روز حادثه در حال انجام آزمایش با سیستمهای جدید تنظیمکنندهٔ ولتاژ بودند.
خطاهای انسانی اجتنابناپذیر هستند، به خصوص وقتی که فناوری قادر به خودکارسازی فرایندها نباشد. اپراتورها سیستمِ اضطراری ایمنی را از حالت خودکار به حالت دستی تغییر دادند و آن را خاموش کردند؛ رآکتور در شرایط ناپایدار قرار گرفت و افزایش شدید جریان برق در میلههای کنترلکننده موجب فاجعهای عظیم شد.
چرا نگهداری و تعمیرات مهم است؟
بر اساس هرم سلسلهمراتبی نیازهای مازلو، به عنوان یکی از تئوریهای انگیزشی مهم در علم روانشناسی، میدانیم که هر فرد در صورت رفع نیازهای اساسی فیزیولوژیکی خود است که میتواند در خارج از محدودهٔ تنِ خود بر روی اهداف والاتری چون آرمانهای شغلی و روابط بینفردیاش تمرکز کند. وقتی نیازها یکی یکی برآورده میشود و نیازهای والاتری پدید میآید شخص میتواند برای رسیدن به خودشکوفایی تلاش کند. همانطور که برای یک فرد نیازهای فیزیولوژیکی مانند غذا، آب و هوا پایهٔ برآورده شدن نیازهای والاتر او است باید توجه داشته باشیم که در سطح سازمانی نیز نگهداری و تعمیرات در چنین سطح بنیادینی در هرم نیازها قرار دارد.
نگهداری و تعمیرات و برآورده کردن نیازهای اساسی ما و فراتر از آن
وقتی به نگهداری و تعمیرات فکر میکنیم، اولین تصویری که از ذهنمان میگذرد تعمیر تجهیزات از کار افتاده و خراب شده و یا شاید برنامهریزی برای بازرسیهای معمول از تجهیزات پیشرفته است. چه گوشتکوب برقی داخل آشپزخانهٔ خانهمان باشد یا بازرسیهای معمول مربوط HVAC در ساختمانهای سازمانمان، همیشه خطاهای کوچکی وجود دارند که خطر زیادی را متوجه ما نمیکنند و نهایتاً ممکن است منجر به ایجاد کمی دردسر و تاخیر در انجام کارها شود. به ندرت جنبههای زیان بارِ خطاهای کوچک در نگهداری و تعمیرات مورد بحث قرار میگیرد.
اما نگهداری و تعمیرات در تجهیزات و تاسیسات هستهای بحثی جدا و بسیار پراهمیت است که اگر به درستی انجام نشود میتواند پیامدهایی در حد مرگ و زندگی داشته باشد. مهمترین نیاز فیزیولوژیکی ما به عنوان انسان توانایی نفس کشیدن است و این کار مستلزم توجه دقیق به سموم موجود در هوا است. همانطور که در حوادث تاریخی متعدد تاریخی میبینیم، اشتباهات کوچک در برنامهریزی نگهداری و تعمیرات میتواند عواقب وخیمی داشته باشد که حتی بدیهیترین نیازهای بشری را نیز به خطر میاندازد.
نتیجهگیری
اعمال پروتوکلهای استاندارد نگهداری و تعمیرات ممکن بود از بروز فاجعهٔ چرنوبیل جلوگیری کند اما تاریخ را نمیتوان تغییر داد. در عوض تجربیات گذشته میتواند به ما در ساختن آیندهای ایمنتر کمک کند. تکنیسینها و مهندسانِ حاضر در تاسیسات هستهای باید به فناوریهای موجود تجهیز شوند تا از رعایت پرتوکلهای سلامتی و ایمنی، که در هر گام از فرایندهای نگهداری و تعمیرات باید طی شوند، اطمینان کسب کنند. در این مسیر استقرار یک سیستم نگهداری و تعمیرات میتواند به میزان زیادی از اثرات منفی طراحیهای معیوب کاسته و از بروز خطا در انجام وظایف معمولِ تیمهای نگهداشت جلوگیری کند.