فهرست مطالب
ماتریس ریسک یا ماتریس ارزیابی ریسک چیست؟
ماتریس ریسک یا ماتریس ارزیابی ریسک، ابزاری بصری است که با عنوان «احتمال و شدت یا تاثیر ریسک» نیز شناخته میشود و ریسکهای بالقوهٔ تاثیرگذار را بر کسب و کار نمایش میدهد. ماتریس ریسک بر دو مولفه استوار است: ۱) احتمال وقوع رویداد ریسک ۲) و تاثیر بالقوهای که رویداد ریسک بر کسب و کار شما خواهد داشت. به عبارت دیگر، ماتریس ارزیابی ریسک، ابزاری است که کمک میکند تا احتمال را در مقابل شدت یک خطر بالقوه تجسم کنید.
با توجه به احتمال و شدت، ریسک را میتوان در سه سطح بالا، متوسط یا کم طبقهبندی کرد. شرکتها از ماتریس ریسک به عنوان بخشی از فرایند مدیریت ریسک برای کمک به اولویتبندی مخاطرات گوناگون و گسترش استراتژی کاهش اثرات آن مخاطرات استفاده میکنند. ماتریسهای ریسک در مقیاسهای بزرگ و کوچک وجود دارند. این سیستم اولویتبندی ریسک را میتوان در پروژهای جزئی یا در سطح کلی اعمال کرد.
چرا ماتریس ریسک مهم است؟
از ماتریس ریسک در کسبوکارها میتوان در جهت ایجاد درکی جامع از محیط کمک گرفت تا به آنها در مدیریت و کاهش ریسکهای ناشی از قبل وقوع خطرات کمک کند. وسعت و پیچیدگی ریسکهای تجاری همچنان در حال رشد است. یکی از بزرگترین شرکتهای خدماتی و سرویسدهنده مشاوره مالی، مالیات و حسابرسی با نام اختصاری KPMG، در سال ۲۰۲۳ ده ریسک کلیدی و نوظهور را در جهان حوزههای ریسک معرفی میکند. در ادامه این ۱۰ ریسک مهم بیان شده است:
- عدم قطعیت اقتصادی و ژئوپولتیکی
- تغییرات اقلیمی
- کسب و حفظ استعدادها
- معیارهای زیستمحیطی، اجتماعی و حاکمیتی
- امنیت سایبری و حریم خصوصی اطلاعات
- فرهنگ و رفتار سازمانی
- روابط شخص ثالث و زنجیره تامین
- اختلال دیجیتال و فناوریهای جدید
- پایداری کسبوکار و واکنش به بحران
- ادغام و تملک (در کسبوکارها)
در حال حاضر، شرکتها بیش از هر زمان دیگری با چالشهای ناشی از تصمیمگیری مبتنی بر خطرات حال و آینده روبهرو هستند.
ماتریس ارزیابی ریسک به سه دلیل ابزاری حیاتی در مدیریت ریسک است:
۱. اولویتبندی آسان ریسکها
تمامی مخاطرات یا ریسکها یکسان نیستند. با استفاده از ماتریس ریسک، از شدیدترین خطراتی که شرکت با آن مواجه هست تا کمترین را میتوانید اولویتبندی کنید. همانطور که پیشتر بیان شد، داشتن دیدی وسیع از چشمانداز تهدید مدرن امروزی برای پیشگیری از خسارت به عناصر ارزشمند، اهمیت بسزایی دارد. برای کسب موفقیت، همه شرکتها باید سطحی از مخاطرات را بپذیرند؛ اما ریسکهای محاسبهشده توسط شرکتها که بر اساس آنالیزهای قوی ریسک به دست میآید، به کسبوکارها کمک میکند تا به شکلی با ریسکها روبرو شوند که در نهایت به دستیابی به اهدافشان کمک کند.
در حالی که ممکن است تخصیص منابع برای روبرو شدن با تمامی ریسکهای تجاری بالقوه وسوسهکنند باشد، اما برخی از ریسکهای عملیاتی، مانند آسیب عمده به شهرت و اعتبار برند ناشی از نقض اطلاعات خصوصی، یا افزایش بیش از حد هزینههای عملیاتی به دلیل بلاهای طبیعی، باید پیش از دیگر خطرات اولویتبندی شوند.
در ماتریس ارزیابی ریسک با رتبهبندی و کدگذاری رنگی این ریسکها، میتوان مهمترین تهدیدها را از جمله حسابرسی، ریسک و انطباق را شناسایی کرده تا در کسب و کار برای آنها برنامهریزی کرد.
۲. استراتژی هدفمند برای مدیریت ریسک
همانطور که تمامی مخاطرات و ریسکها با هم برابر نیستند؛ به همین منوال تاثیر یکسانی نیز نخواهند داشت. ماتریس ارزیابی ریسک، با درنظر گرفتن اولویتبندی تهدیدات فوری، متخصصان را قادر میسازد تا در راستای مدیریت رویدادهای پرخطر با یک استراتژی هدفمند حرکت کنند. برای افزیش بازدهی هدفمندی استراتژی کسب و کار، تمرکز دقت و منابع کار را بر روی بالاترین ریسکها قرار دهید. زیرا این خطرات بیشترین تاثیر را دارند و میتوانند بیشترین آسیب را به همراه داشته باشند.
از دیدگاه مدیریت پروژه، به عنوان مثال، یک گلوگاه کوچک در گردشکار پروژه، در صورتی که در ابتدای طراحی پروژه کافی باشد، تأثیر کمی خواهد داشت. در حالی که برخی از ریسکهای هزینهای باعث افزایش چشمگیر هزینه پروژه میشوند؛ تاثیر شدیدی خواهند داشت و نیازمند به یک برنامه مدیریت هدفمند هستند.
همانطور که هر مدیر پروژه میداند از قانون مورفی راه فراری نیست؛ آنچه ممکن است اشتباه باشد، اشتباه خواهد شد. یک برنامهریزی مناسب برای ریسک هزینه که ممکن است ناشی از عواملی چون خزش محدوده باشد، موفقیت یک پروژه را تضمین میکند. و با به کارگیری ماتریس ریسک، برنامهریزی برای قانون مورفی بسیار آسانتر میشود.
۳. دید آنی از وقوع ریسکها
متخصصان حسابرسی، ریسک و انطباق میدانند که ریسکها میتوانند اضطراری و تکرارشونده باشند. با ماتریس ارزیابی ریسک میتوانید انواع خاصی از خطرات، احتمال و شدت آنها را شناسایی کنید و دیدی آنی و در لحظه از محیط ریسک در حال تکامل خود داشته باشید.
بنا به تعریف ریسک، ریسکهای اضطراری پیشبینی نشدهاند. با این حال، شرکتها میتوانند با تقویت فرایندهای مدیریت ریسک سازمانی خود در سطح استراتژیک، مناطق آسیبپذیری را شناسایی کنند. با توجه به پیشبینیهای نامطمئن در آینده، شرکتها باید با توجه به نشانههای هشداردهنده و رویدادهای محرک، برای تداوم پایداری کسب و کار خود در یک چشمانداز ریسک پویا و پیچیده، اقدامات لازم را انجام دهند.
ابزارهای ارزیابی ریسک استراتژیک مانند ماتریس ریسک به شرکتها این امکان را میدهند که الگوهای ریسک را پیگیری کنند، و تهدیداتی که احتمالاً تکرار خواهند شد و بنابراین نیاز به یک استراتژی کاهندهٔ ریسک سالانه دارند را شناسایی کنند.
چگونه یک ماتریس ارزیابی ریسک بسازیم؟
اگرچه بزرگی و پیچیدگی خطرات تجاری به شدت در حال افزایش است، ایجاد یک ماتریس ارزیابی ریسک، فرایندی پیچیده نیست. برای ساخت یک ماتریس ارزیابی ریسک، چهار مرحله اساسی وجود دارد. این مراحل عبارتند از:
مرحله یک: شناسایی چشم انداز ریسک
به دلیل اینکه بزرگی و پیچیدگی خطرات کسب و کار به طور مداوم در حال افزایش است، لازم است تصویر جامعی از چشم انداز کلی مخاطرات را توسعه دهید. ریسکهای پروژه در دستهبندی و استراتژی رفع مشکل نسبت به ریسکهای سطح سازمان یا ریسکهای سطح ماکرو متفاوت هستند. تیمهای پروژه باید تمرکز خود را بر اساس دامنه ارزیابی ریسک خود تنظیم کنند.
برای شروع، جلسات طوفان فکری با ذینفعان کلیدی در سازمان خود برگزار کنید تا بتوانید برای ماتریس ارزیابی ریسک خود، برآوردهایی را استخراج کرده و لیستی از ایدهها را که به عنوان پایه ماتریس ارزیابی ریسک شما عمل میکند، تولید کنید. از آنجا که تجزیه و تحلیل ریسک امری ذهنی است، حضور گسترده ذینفعان در این فرایند بسیار مهم است؛ زیرا این کار باعث کاهش احتمال از دست دادن عنصر یا نکتهای ارزشمند میشود.
برای جلسات طوفان فکری، ریسکها را با دستهبندی معیارهای زیر شروع کنید:
- ریسک استراتژیک: ریسکهایی هستند که با تصمیمات ناموفق در کسب و کار مربوط هستند.
- ریسک عملیاتی: ریسکهایی هستند که با خراب شدن فرایندها یا روشهای داخلی مرتبط هستند.
- ریسک مالی: ریسکهایی هستند که به ضرر مالی مربوط هستند.
- ریسک خارجی: ریسکهایی هستند که با منابع غیر قابل کنترل مرتبط هستند.
برای شناسایی ریسکهای مرتبط با عملکردهای کسب و کار، ابتدا باید بر ریسکهای بالاترین سطح مانند عملیات تمرکز کرد و سپس به فرایندهای خاص داخل آن عملکرد مانند مدیریت تامینکنندگتن متمرکز شد. همچنین باید ریسکهای قبلی که قبلاً شناسایی شدهاند را نیز در نظر داشته باشید.
مرحله دوم: تعیین معیارهای ریسک
بعد از بررسی چشمانداز ریسکهای مرتبط، معیارهایی را برای ارزیابی این ریسکها باید تعیین شود. همانطور که پیشتر اشاره شد، ماتریس ارزیابی ریسک معمولاً از دو معیار تلاقی یافته استفاده میکند: احتمال وقوع ریسک و تأثیر وقوع ریسک :
- احتمال وقوع ریسک: سطح احتمال وقوع یا تحقق ریسک.
- تأثیر وقوع ریسک: میزان شدتی که ریسک در صورت وقوع خواهد داشت.
دستیابی به اجماع و توافق در مورد معیارهای ریسک بسیار حیاتی است؛ زیرا این موضوع نه تنها روش محاسبه ماتریس ریسک شما را تحت تاثیر قرار میدهد، بلکه بحثهایی که در مورد نحوه کاهش ریسکهایتان خواهید داشت را نیز تحت تاثیر قرار میدهد. دقت در سنجش، کلید موفقیت در مدیریت ریسک است!
مرحله سوم: ارزیابی ریسکها
در این مرحله، باتوجه به معیارهای مشخصشده در مرحله قبل، ریسکها را ارزیابی کنید. همچنین یک تحلیل کیفی براساس یک مقیاس ازپیش تعریفشده ارائه دهید. اغلب سازمانها معمولاً از سه مقیاس کیفی برای ارزیابی شدت استفاده میکنند:
- ریسک بالا: خطراتی که باعث خسارت زیادی میشوند.
- ریسک متوسط: خطراتی که باعث خسارتی متوسط میشوند.
- ریسک کم: ریسکهایی که باعث خسارتی کم میشوند.
با وجود این سه سطح اتخاذ رویکرد جزئیتر نیز میتواند مفید باشد. برای گسترش میتوان به ماتریس ریسک ۵ در ۵ اشاره کرد. در این حالت، مورد یک به معنای ریسک بسیار کم و مورد پنج به معنای ریسک بسیار بالا است. این رویکرد، بیشترین بینش را در مورد سطح شدت ریسک ها فراهم میکند و به شرکتها در تخصیص منابع به صورت کارآمدتر کمک میکند.
سازمانها میتوانند از الگوی ماتریس ارزیابی ریسک ۳x۳ یا ۵x۵ استفاده کنند یا خودشان الگوی خود را توسعه دهند. بهترین شیوهها حداقل سه دسته برای هر یک از احتمال وقوع و تأثیر/ شدت ریسک را میطلبند.
سازمانها میتوانند همچنین انتخاب کنند که به یک ریسک یک «امتیاز ریسک» تجمیعی بدهند که معمولاً با جمع یا ضرب امتیاز احتمال ریسک در امتیاز تأثیر ریسک به دست میآید. «وزندهی» گزینه دیگری است که کسبوکارها میتوانند برای سفارشی کردن یا تنظیم امتیازدهی ریسک خود از آن استفاده کنند. شاید ریسکهای شناسایی شده مربوط به یک پروژه یا بخش خاص در اولویت قرار بگیرند و بنابراین در یک ارزیابی ریسک سنگینتر وزندهی شوند. برای جلوگیری از ابهام روش ماتریس ارزیابی ریسک، سازمان باید به صورت رسمی در اسناد شیوهها و رویهها مواردی از جمله هرگونه وزندهی و هر تغییری در فرایند یا رویکرد ریسک را ثبت کند.
مرحله چهارم: اولویتبندی ريسکها
در نهایت، سطوح مختلف ریسک (زیاد، متوسط یا کم) را با معیارهای ریسک (احتمال و تأثیر) مقایسه کنید. ریسکهایی را که بیشترین احتمال و تأثیر را دارند، اولویتبندی کنید و یک برنامه ارزیابی ریسک برای کاهش تأثير آنها ایجاد كنيد.
به خاطر بسپارید که چشمانداز ریسک همواره در حال تغییر است و باید ماتریس ارزیابی ریسک را چندین بار در سال (حداقل سالانه) بهروزرسانی کنید تا با محیط ریسک تغییر یافته هماهنگ شود. عدم بهروزرسانی استراتژی ارزیابی ریسک ممکن است منجر به از دست دادن ریسکهای نوظهوری شود که ممکن است اهداف و پیوستگی کسب و کار را مختل کند.
نحوهٔ تعیین احتمال وقوع ریسک
یکی از مؤلفههای ضروری در ماتریس ارزیابی ریسک، تعیین احتمال وقوع یک ریسک است. در نهایت، اگر شما احتمال وقوع ریسکی را به اشتباه مشخص کنید، فرصتی حیاتی را برای جلوگیری کردن از مخاطرات تجربه خواهید کرد.
بیشتر شرکتها از پنج دسته زیر برای تعیین احتمال وقوع یک رویداد مخاطرهآمیز استفاده میکنند:
۵. کاملا محتمل:
ریسکهایی که در دسته کاملا محتمل قرار دارند، تقریباً رخ دادن شان قطعی هستند. معمولاً ریسکهایی که احتمال وقوع آنها ۹۱ درصد یا بیشتر باشد، در این دسته قرار میگیرند.
۴. محتمل:
یک ریسک محتمل ۶۱ تا ۹۰ درصد احتمال وقوع دارد. این ریسک ها نیاز به توجه منظم دارند، زیرا ممکن است دوباره رخ دهند و بنابراین نیاز به یک استراتژی کاهندهٔ ریسک مداوم دارند.
۳. نسبتاً محتمل:
امکان وقوع نسبتاً محتمل به این معناست که ریسک مورد نظر ممکن است رخ دهد یا رخ ندهد و شانس وقوع آن حدوداً ۴۱ تا ۶۰ درصد است. این نوع ریسکها نیاز به توجه دارند.
۲. بعید:
ریسکهای بعید احتمال وقوع کمی دارند و ۱۱ تا ۴۰ درصد احتمال وقوع دارند. اما هنوز ممکن است بر کسب و کار شما تأثیر بگذارند، پس بهتر است به آنها توجه کنید.
۱. بسیار بعید:
ریسکهایی که رخ دادن آنها خیلی بعید است؛ و احتمال کمی دارد که اتفاق بیافتند.
اگر کسب و کار از ماتریس ریسک ۳×۳ استفاده میکند، سه دسته از احتمال کافی هستند:
۱. بعید:
ریسکهایی که بعید است یا احتمال کمی دارند که رخ دهند.
۲. محتمل:
ریسکهایی که رخ دادن آنها محتمل است و پیشبینی میشود که رخ خواهند داد و نیاز به یک راهبرد کاهندهٔ ریسک دارند.
۳. کاملا محتمل:
ریسکها در این دسته تقریباً قطعی است که رخ میدهند و نیاز به یک استراتژی کاهندهٔ ریسک دارند.
ماتریس ارزیابی بحرانی تجهیزات چیست؟
در واقع، ماتریس ارزیابی بحرانی تجهیزات ابزاری ساختاریافته است که در یک سازمان در راستای ارزیابی و اولویتبندی بحرانی تجهیزات استفاده میشود. این ابزار به شیوهای سیستماتیک، به ارزیابی اهمیت و تأثیر خرابی تجهیزات بر کارایی عملیاتی، ایمنی و تولید میپردازد. ماتریس ارزیابی بحرانی تجهیزات شامل یک جدول رتبهبندی است که تجهیزات را بر اساس رتبهبندی درجه بحرانیت آنها دستهبندی میکند. این روش به تیمهای نگهداشت کمک میکند تا تلاشها و منابع خود را بر روی حیاتیترین داراییها متمرکز کنند. هر سلول در این ماتریس، با توجه به امتیازهای عددی یا دستهای که به هر تجهیز اختصاص داده شده، مشخص میشود. این ماتریس شامل معیارها و شاخصهای مختلفی است که برای تعیین رتبه عددی یا طبقهبندی به هر تجهیز مورد استفاده قرار میگیرد. این رتبهبندیها سازمانها را قادر میسازد تا تجهیزات را بر اساس سطوح اهمیت آنها طبقهبندی و اولویتبندی کنند و برنامهریزی و تصمیمگیری مؤثرتری را در زمینه نگهداشت انجام دهند.
مراحل ایجاد ماتریس ارزیابی بحرانی تجهیزات
مرحله ۱: تهیه لیست تجهیزات
اولین مرحله در ایجاد ماتریس ارزیابی بحرانی تجهیزات، شناسایی و لیست کردن تمام تجهیزات موجود در سازمان است که باید ارزیابی شوند. این شامل تمام داراییهای مرتبط، ماشینآلات، سیستمها و اجزایی است که نقش بسزایی در عملیات و فرایندهای تولید دارند.
فهرست جامعی از تجهیزات باید آماده کرد که شامل جزئیاتی مانند نام تجهیز، شماره شناسایی، محل قرارگیری و هر اطلاعات دیگری است که در شناسایی و پیگیری دقیق هر مورد کمک میکند. اکثر سازمانها از نرم افزار CMMS برای برچسبگذاری داراییها با کیوآرکدها و ذخیره اطلاعات و دادههای تجهیزات استفاده میکنند.
مرحله ۲: تعیین معیارهای رتبه بندی بحرانی تجهیزات
در این گام معیارهای رتبهبندی بحرانی برای بررسی و ارزیابی تجهیزات تعیین میشوند. انتخاب و تعریف دقیق معیارها بر اساس نیازها و اهداف خاص سازمان امری ضروری است. معیارهای رتبهبندی باید با عواملی در طرح سازمان که بحرانی بودن تجهیزات را تعیین میکنند، همسو باشند.
با توجه به مطالب بالا، معیارهای رتبهبندی بحرانی تجهیزات شامل موارد زیر میشوند:
- تأثیر عملکردی: تأثیر خرابی تجهیزات بر کارایی کلی فرایندها یا عملیات.
- خطرات ایمنی: خطرات محتمل ایمنی برای نیروی کار، محیط زیست یا داراییها در صورت خرابی تجهیزات.
- هزینههای تعمیر: پیامدهای مالی مرتبط با تعمیر یا جایگزینی تجهیزات.
- تأثیر زمان توقف تجهیزات: میزانی اثر خرابی تجهیزات باعث توقف و از دست دادن تولید میشود.
- الزامات تطبیق با مقررات: الزامات تطبیق با مقررات و استانداردهای مربوط به تجهیزات.
- در دسترس بودن قطعات یدکی: در دسترس بودن و زمان تأخیر در تحویل قطعات یدکی مورد نیاز برای عملیات نگهداشت یا تعمیرات.
- عمر و شرایط تجهیز: عمر، شرایط و تاریخچه نگهداشت تجهیزات.
مرحله ۳: تعیین سطوح شدت خرابی تجهیزات
تعیین سطوح شدت خرابی
سطوح شدت درجه تأثیر یا پیامدهای مرتبط با خرابی تجهیزات را نشان میدهند. تعریف سطوح شدت به صورت واضح و معناداری که با اهمیت هر معیار رتبهبندی همخوانی داشته باشد، بسیار مهم است. سطوح شدت تاثیر خرابی میتوانند به صورت کیفی (مانند پایین، متوسط، بالا) یا به صورت کمی (مانند ارزشهای عددی یا درصدی) تعریف شوند.
تعریف سطوح شدت باید با عوامل خاصی که در حال ارزیابی هستند هماهنگ باشد. به عنوان مثال، اگر ریسک ایمنی یکی از معیارهای رتبهبندی باشد، سطوح شدت میتوانند بر اساس ریسکها یا مخاطرات مرتبط از «ناچیز» تا «فاجعهآمیز» متغیر باشند.
اختصاص سطوح شدت به تجهیزات
بعد از تعریف سطوح شدت، باید به هر دارایی داخل فهرست معیار رتبهبندی یک سطح شدت اختصاص داده شود. این ارزیابی میتواند بر اساس داوری تخصصی، تجزیه و تحلیل دادههای تاریخچهای یا ترکیبی از هر دو انجام پذیرند. باید توجه کرد که در اختصاص سطوح شدت خرابی به تجهیزات، هماهنگی و دقت لازم را داشته باشیم.
مرحله ۴: تعیین سطوح احتمال وقوع خرابی
تعریف سطوح احتمال
سطوح احتمال، میزان احتمال خرابی تجهیزات در یک دوره زمانی خاص را ارزیابی میکند. این سطوح، احتمال خرابی را بر اساس عوامل مختلفی مانند دادههای تاریخچهای و سوابق خرابی، شرایط تجهیزات، شیوههای نگهداشت و نظر کارشناسان به صورت کمی تعیین میکنند.
سطوح احتمال خرابی تجهیزات میتوانند کیفی (مانند پایین، متوسط، بالا) یا کمی (مانند درصد یا به صورت عددی) باشند. انتخاب سطوح احتمال خرابی باید با توانایی سازمان برای ارزیابی و برآورد احتمال خرابی تجهیزات به صورت موثری هماهنگ باشد.
ارزیابی احتمال برای هر تجهیزات
برای هر قطعهای از تجهیزات، ارزیابی احتمال خرابی باید بر اساس سطوح احتمال تعریفشده انجام بپذیرد. این ارزیابی شامل تجزیه و تحلیل دادههای تاریخچهای و سوابق خرابی، تحلیل قابلیت اطمینان، مرور سوابق نگهداشت و مشاوره با کارشناسان موضوع است. هدف، اختصاص یک سطح احتمال به هر دارایی بر اساس احتمال خرابی آن است.
مرحله ۵: ایجاد ماتریس ریسک
تنظیم ماتریس ریسک
در آخرین مرحله میتوانید ماتریس ریسک را ایجاد کنید که نمایش بصری ارزیابی بحرانی بودن تجهیزات را ارائه میدهد. ماتریس معمولاً جدولی دو بعدی است، با سطوح شدت خرابی رتبهبندی شده در یک محور و سطوح احتمال خرابی در محور دیگر ترسیم میشود. سلولهای ماتریس نشاندهندهٔ تلاقی سطوح شدت و احتمال هستند.
ترسیم تجهیزات بر روی ماتریس
هر قطعه از تجهیزات بر اساس سطوح شدت و احتمال خرابی، در ماتریس ریسک قرار میگیرند. تلاقی سطوح شدت و احتمال، رتبهبندی بحرانی تجهیزات را تعیین میکند. این رتبهبندی به تیمهای نگهداشت کمک میکند تا فعالیتهای نگهداری و تعمیراتی، تخصیص منابع و تصمیمگیریهای خود را بر اساس بحرانی بودن تجهیزات، برنامهریزی کنند.
تجهیزاتی که در سلولهای با شدت بالا و احتمال بالا قرار دارند، بحرانی بودن بیشتری دارند و نیاز به توجه فوری و استراتژیهای نگهداشت مناسب دارند. و تجهیزاتی که در سلولهای با شدت پایین و احتمال کم قرار دارند، بحرانی بودن کمتری دارند و نیاز کمتری به توجه و منابع فوری خواهند داشت.
با پیروی کردن از این مراحل سازمانها میتوانند یک ماتریس جامع برای ارزیابی بحرانیت تجهیزات تهیه کنند. این ماتریس به عنوان ابزاری ارزشمند برای اولویتبندی فعالیتهای نگهداشت، تخصیص منابع به صورت موثر و کاهش ریسکهای مرتبط با خرابی تجهیزات، اقدام میکند.
۵ مزیت ترکیب ماتریس ارزیابی بحرانی تجهیزات با نرمافزار CMMS
۱. اولویتبندی بهتر فعالیتهای نگهداری و تعمیرات
یکی از مزایای ماتریس ارزیابی بحرانی تجهیزات، قابلیت اولویتبندی فعالیتهای نگهداری و تعمیرات است. با استفاده از رتبهبندی بحرانی تجهیزات، سازمانها میتوانند تلاش خود را برای رفع مشکلات تجهیزات بیشتر به تجهیزات بحرانیتر اختصاص دهند. این اولویتبندی باعث میشود که منابعی مانند نیروی کار و زمان به صورت موثر تخصیص داده شوند تا خطر خرابی تجهیزات و پیامدهای مرتبط با آن به حداقل ممکن برسد.
با استفاده از رتبهبندی بحرانیت تجهیزات، میتوانید فعالیتهای نگهداشت را بر اساس اولویتهای بحرانیت تجهیزات، برنامهریزی و اجرا کنید. تجهیزات با درجه بحرانیت بالا، که در سلولهای ماتریس با سطوح شدت و احتمال خرابی بالا قرار دارند، نیاز به توجه فوری و اقدامات پیشگیرانه دارند. از طرف دیگر، تجهیزات با بحرانیت کمتر، میتوانند بهصورت مرتب و با رویکردی هدفمند، زیر نظر قرار گیرند.
با استفاده از یک سیستم مکانیزه مدیریت نگهداری و تعمیرات (CMMS) میتوانید کارآیی ماتریس را تا حد زیادی بهبود دهید. نرمافزار CMMS به بهینهسازی و خودکارسازی فرایندهای مدیریت نگهداشت کمک میکند. با ترکیب آن با ماتریس ارزیابی بحرانی تجهیزات، تیمهای نگهداشت میتوانند دستورکاها را بر اساس رتبهبندی بحرانی تجهیزات پیش ببرند و آنها را با اولویتبندی بر اساس بحرانیت تجهیزات برنامهریزی کنند. ترکیب این دو باعث میشود که فعالیتهای نگهداشت در اسرع وقت انجام شود، احتمال خرابی تجهیزات کاهش یابد و زمان آمادهبهکاری یا آپتایم تجهیزات افزایش یابد.
۲. تخصیص بهینه منابع و برنامهریزی بهتر
ماتریس ارزیابی بحرانی تجهیزات به بهینهسازی تخصیص منابع و برنامهریزی کمک میکند. با راهنمایی این ماتریس، سازمانها میتوانند منابع خود را، از جمله نیروی کار، قطعات یدکی و بودجه را به صورت مؤثرتری تخصیص دهند و توزیع کنند. تجهیزاتی که ریسک بالاتری دارند و اثرات خرابی آنها گسترده است، در تخصیص منابع اولویت پیدا میکنند.
تیمهای نگهداشت میتوانند از ماتریس ارزیابی بحرانی تجهیزات برای تعیین سطح منابع مورد نیاز برای هر تجهیز بر اساس رتبهبندی بحرانی آنها استفاده کنند. به عنوان مثال، تجهیزات حیاتی ممکن است به یک گروه کاری اختصاصی یا تخصصها و مهارتهای مشخص نیاز داشته باشند، در حالی که تجهیزات کمتر بحرانی احتمالاً به منابع کمتری نیاز خواهند داشت. این رویکرد تضمین میکند که منابع به طور موثر تخصیص داده میشوند، هزینههای غیر ضروری به حداقل میرسند و خروجی فعالیتهای نگهداری و تعمیرات به حداکثر میرسند.
نرم افزاری برای مدیریت دستورکارهای نگهداشت باعث تخصیص و برنامهریزی بهتر منابع میشود زیرا میزان در دسترس بودن منابع، جداول زمانی اجرای دستورکارها، و فهرست اقدامات در صف نگهداشت را مشاهدهپذیر میسازد. مدیران نگهداشت می توانند از نرم افزار CMMS برای تخصیص منابع مناسب بر اساس رتبهبندی بحرانی تجهیزات استفاده کنند و مطمئن شوند که نیروی کار، ابزارها و مواد لازم در صورت نیاز در دسترس هستند. ترکیب ماتریس ارزیابی بحرانی و CMMS باعث سادهسازی مدیریت شده و زمان توقف تجهیزات را به حداقل میرساند.
۳. تصمیمسازی برای انتخاب استراتژی مناسب نگهداشت
ماتریس ارزیابی بحرانی تجهیزات، در انتخاب استراتژی نگهداشت، نقش بسزایی ایفا میکند. با توجه به رتبهبندیهای بحرانیت تجهیزات، سازمانها میتوانند رویکرد مناسب نت را برای تجهیزات خود، از جمله استراتژیهای پیشگیرانه، پیشبینانه یا واکنشی، تعیین کنند.
برای تجهیزاتی که در رتبهبندی اهمیت بالا قرار دارند، رویکرد نت پیشگیرانه میتواند پیادهسازی شود تا به صورت پیشگیرانه، به مشکلات بالقوه پرداخته شود و خطرات کمتری وجود داشته باشد. این شامل انجام بازرسیهای منظم، انجام وظایف نگهداری پیشگیرانه و رعایت برنامه نگهداری پیش تعیین شده میشود.
برای تجهیزاتی که دارای اهمیت بالایی هستند، احتمالاً استراتژی نت پیشگیرانه برای رسیدگی پیشکنشی به خرابیهای احتمالی و به حداقل رساندن ریسکها اجرا شود. این استراتژی شامل انجام بازرسیهای منظم، انجام وظایف نت پیشگیرانه (PM) و اقدام بر اساس یک برنامه و جدول زمانی نگهداشت ازپیشتعریفشده است.
با استفاده از تکنیکهای نظارت بر شرایط، تجهیزات نسبتاً حیاتی میتوانند از یک رویکرد نگهداری پیش بینی کننده بهره ببرند. با استفاده از این رویکرد، سازمانها میتوانند به سلامت و عملکرد تجهیزات نظارت کرده و نشانههای اولیه شکست پتانسیلی را تشخیص داده و قبل از ایجاد اختلالات قابل توجه، آنها را برطرف کنند.
تجهیزات نسبتاً حیاتی هم احتمالاً در استراتژی نت پیشبینانه قرار میگیرند. در این استراتژی سازمانها با استفاده از روشهای مختلف پایش وضعیت تجهیزات میتوانند سلامت و عملکرد تجهیزات را پایش کنند، و با شناسایی علائم اولیه خرابیهای احتمالی، قبل از بروز مشکلات و اختلالات قابل توجه به آنها رسیدگی کنند.
برای تجهیزات کمتر بحرانی، میتوان از استراتژی نت واکنشی یا اضطراری استفاده کرد. این رویکرد به معنی پرداختن به مسائل و مشکلات به محض وقوع آنها است و بر فعالیتهای نت اصلاحی تکیه دارد.
نرم افزار CMMS با ارائه دادههای تاریخچهای نگهداشت، شاخصهای کلیدی عملکرد و نظارت بر وضعیت تجهیزات در لحظه و به صورت آنی، فرایند تصمیم گیری را بهبود میبخشد. مدیران نگهداشت میتوانند با تحلیل این اطلاعات به همراه رتبهبندیهای بحرانیت تجهیزات، تصمیمات مبتنی بر دادهها در مورد رویکردهای نگهداشت بگیرند.
۴. تنظیم برنامههای نگهداری پیشگیرانه
ماتریس ارزیابی بحرانی تجهیزات، ایجاد برنامههای مبتنی بر نت پیشگیرانه را تسهیل میکند.
با استفاده از رتبهبندی بحرانیت تجهیزات، سازمان ها میتوانند توسعه برنامههای نت پیشگیرانه خود را در اولویت قرار دهند. تجهیزات در سطوح بحرانی بالاتر، که در سلولهایی با شدت و احتمال بالای خرابی قرار دارند، باید برنامههای پیشگیرانهتر و جامعتری دریافت کنند.
ماتریس ارزیابی بحرانی تجهیزات، هدایتگر تیمهای نگهداشت در تعیین تناوب فعالیتهای نت پیشگیرانه است. و این اطمینان را ایجاد میکند که تجهیزات حیاتی به صورت منظم مورد بازرسی قرار میگیرند، و مورد نگهداشت و نظارت درست قرار میگیرند تا از خرابی آنها جلوگیری شده و عملکردشان بهینه شود.
این نرم افزار CMMS به سازمانها اجازه میدهد تا برنامههای نت پیشگیرانه را بر اساس رتبهبندیهای بحرانیت تجهیزات، تعریف تناوب اقدامات و تنظیم یادآوریها و دستورکارهای خودکار تعریف کنند. همچنین این سیستم نرمافزاری، با پایش و ثبت فعالیتهای نگهداشت، به تیمهای نگهداری و تعمیرات اجازه میدهد که به برنامههای تعیین شده پایبند باشند و اطمینان حاصل کنند که وظایف نت پیشگیرانه به موقع انجام میشوند. با ترکیب ماتریس ارزیابی بحرانی تجهیزات با نرمافزار CMMS، سازمانها میتوانند فعالیتهای پیشگیرانه را بهینه کنند، عمر تجهیزات خود را افزایش دهند و زمان توقفهای بدونبرنامه تجهیزات را کاهش دهند.
۵. شناسایی قطعات یدکی حیاتی
ماتریس ارزیابی بحرانی تجهیزات به تعیین قطعات یدکی حیاتی که باید به راحتی برای تجهیزات بحرانی در دسترس باشند به سازمانها کمک میکند.
با توجه به رتبهبندی بحرانی، تجهیزاتی که در سلولهای با سطح شدت و احتمال بالا قرار دارند، نیاز به قطعات یدکی حیاتی دارند. سازمانها میتوانند تاریخچه اقدامات نگهداشت، الگوهای خرابی و زمان پردازش برای قطعات یدکی را تحلیل کنند تا قطعات و مواد حیاتی را که باید در انبار نگهداری شوند، شناسایی کنند.
هماهنگ ساختن موجودی قطعات یدکی با رتبهبندی بحرانی تجهیزات به سازمانها کمک میکند تا در صورت خرابی تجهیزات، زمان پاسخگویی سریعتری داشته باشند، زمانهای توقف را کاهش دهند و کارایی کلی نگهداشت را بهبود بخشند.
نرم افزار CMMS به مدیریت بهتر موجودی قطعات یدکی کمک میکند. این نرمافزار میتواند سطح موجودی را پیگیری کند، دید پذیری را درباره موجودیها فراهم کند و هشدارهای خودکار بازسازی را تولید کند. مدیران نگهداری میتوانند رتبهبندی اهمیت را به CMMS متصل کنند و اطمینان حاصل کنند که تجهیزات بحرانی با قطعات یدکی لازم در سیستم مرتبط هستند. این ادغام، سازمانها را قادر میسازد که سطح مناسبی از قطعات یدکی بحرانی را حفظ کرده، زمانهای پردازش را کاهش داده و در کل بهبود قابلیت دسترسی تجهیزات را به ارمغان آورد.
وجود یک نرمافزار CMMS به مدیریت بهتر موجودی قطعات یدکی کمک میکند. زیرا با این سیستم میتوان سطوح موجودی را پایش کرد، در دسترس بودن موجودی را متوجه شد، و اعلانها و هشدارهایی برای سفارش مجدد قطعات به صورت خودکار ایجاد نمود. مدیران نگهداشت میتوانند ماتریس رتبهبندی بحرانی تجهیزات را به CMMS وصل کنند و اطمینان حاصل کنند که حیاتیترین تجهیزات با قطعات یدکی لازم در سیستم مرتبط هستند. این یکپارچهسازی سازمانها را قادر میسازد تا همیشه سطح بهینه و کافیای از قطعات یدکی حیاتی را حفظ کنند، زمان تحویل قطعات را کاهش دهند و در دسترس بودن کلی تجهیزات را بهبود بخشند.
در پایان ترکیب ماتریس ارزیابی بحرانی تجهیزات و CMMS، باعث بهبود فرایندهای مدیریت نگهداشت، سادهسازی و کارآمدسازی گردشکارها و بهبود قابلیت اطمینان و عملکرد تجهیزات میشود.
مترجم: شایسته خشکباری