تحول دیجیتال در حال حاضر به پدیدهای غولآسا تبدیل شده است. در جدیدترین پژوهشی که از سوی واحد اطلاعات اکونومیست EIU (واحد اطلاعات اکونومیست یک کسب و کار در بریتانیا وابسته به گروه اکونومیست است که خدمات پیش بینی و مشاوره را از طریق تحقیق و تجزیه و تحلیل مانند گزارشهای ماهانه کشور، پیش بینیهای اقتصادی پنج ساله کشور، گزارش خدمات ریسک در کشور و گزارشهای صنعتی ارائه میدهد) انجام گرفته، تحول دیجیتال به عنوان یکی از اولویتهای اصلی و استراتژیک ۷۷ درصد از کسبوکارها معرفی شده است.
هر دو گونهٔ شرکتهای دیجیتالی و غیردیجیتالی به طور مستمر دست به بازنوآوری محصولات و مدلهای تجاری خود و همهٔ فرایندهایی خواهند زد که موجب حفظ رقابتپذیری و ایجاد مزیت رقابتی برای آنها در محیط رقابتی به شدت پویایِ بازارِ حال حاضر شود.
تحول دیجیتال نیازمند این است که هر نوع فعالیتی در سازمان اعم از تبلیغات و فرایند جذب مخاطب تا گردشکارهای فروش و حسابداری، دیجیتالیسازی شده و به درستی و کاملا هماهنگ با یکدیگر اتوماسیون شوند. همچنین کسبوکارها دیگر نمیتوانند چندین ماه را صرف واکنش به ترجیحات و خواستههای مشتریان و پیادهسازی ایدههای جدید کنند.
بنابراین تحول دیجیتال یک فرایند پیچیده است که همهٔ جنبههای استراتژیک کسبوکار را در برمیگیرد. تصوری که بسیاری از شرکتها از تحول دیجیتال دارند اضافه کردن نرمافزار به واحدهای سازمانی و امیتازدهی دیجیتالی به سرنخهای فروش است. این کار اگر چه شروع خوبی است اما همهٔ موضوع نیست.
در اصل این افزایش چابکی است که باید سازمان در پی کسب آن باشد. برای این منظور در ادامهٔ مطلب به چند ناحیهٔ کلیدی که برای دستیابی به چابکی سازمانها باید بر روی آن متمرکز شوند اشاره کردهایم:
عملیاتهای داخلی
همهچیز از عملیاتهای داخلی شروع میشود. از نحوهٔ مرتب شدن همهٔ فرایندهای تکراری در گسترهٔ سازمان. ابزارهای مختلفی در بازار وجود دارد که به اتوماسیون فرایندهای دخلی سازمان کمک میکنند که بسیاری از آنها میتوانند در دو نوع از راهکارها دستهبندی شوند.
۱. راهکارهای تکمنظوره که برای پوشش کارها و وظایف اولویتدار صنعت مانند سیستم مدیریت محتوا، سیستم مدیریت شبکههای اجتماعی، حسابداری، مالیات (مانند سرویسهای Buffer, Invoicely, Drupal) استفاده میشوند. این نوع از راهکارها چون بیشتر بر روی فعالیتها و کمتر بر روی فرایند تمرکز دارند این مزیت را دارند که در حول فعالیت مورد نظر خود سریع یکپارچه شده و انتظار پیادهسازی و کاربری سادهای از آنها میرود. از سویی اما این گونه از راهکارها را با دیگر فرایندهای سازمان نمیتوان ادغام و یکپارچهسازی نمود و به صورت بالقوه باعث بروز حفرهها و تاخیرهای عملیاتی میشوند.
۲. ارکستراسیون تعدادی از این راهکارهای تکمنظوره یک روش جایگزین برای اتوماسیون فرایندهای داخلی است. یک پلتفرم واحد برای مدیریت انواع عملیات داخلی که منجر به هماهنگی سازمانی و بهینهسازی فرایندها و گردش کارها شود. علاوه بر این، بیشتر وظایف تکراری اتوماسیون میشوند که به طور میانگین ۹۱ درصد از فعالیتهای هر کسبوکاری است.
فرایندهای مشتری محور
مشتریان اولین کسانی هستند که چالش شرکت با اهداف جدید کسبوکار خود، استقرار فناوریهای جدید و چالش انطباق سازمان با هر تغییر در بازار را احساس خواهند کرد.
مشتریان اولین کسانی هستند که چالش شرکت با اهداف جدید کسبوکار خود، استقرار فناوریهای جدید و چالش انطباق سازمان با هر تغییر در بازار را احساس خواهند کرد.
به عنوان مثال امروز که شبکههای اجتماعی تبدیل به یک کانال ارتباطی فراگیر در جامعه و میان افراد شده است؛ مهم است که کسبوکارها به منظور فراهم آوردن مناسبترین و شخصیسازیشدهترین تجربهٔ مشتری در هیچ یک از مراحل سفر مشتری شکست نخورند.
در محیطِ همیشه در حالِ تغییر کسبوکارها، فناوری مرکزی پلتفرم ما باید به طور مستمر چابکی را در طول فرایندهای کسبوکار تست کرده، تنظیم کند و ارتقاء دهد.
مدل تجاری
سومین مولفهٔ حیاتی در مسیر موفقیت تحول دیجیتال بازنگری در مدلهای کسبوکار موجود و مدلهای تجاری جدید قابل پیادهسازی است. بازاندیشی در نقش فناوری در استراتژی بازار ما، معاملات فروش یا حتی بازارهای هدف. هر چند این موضوع بخش بزرگ و چالش برانگیزی در رسیدن به چابکی است، اما بخشی اجتنابپذیر و تکرار شده در استراتژی کسبوکارهایی بوده که خواهان موفقیتِ پایدار در بلند مدت هستند.
سومین مولفهٔ حیاتی در مسیر موفقیت تحول دیجیتال بازنگری در مدلهای کسبوکار موجود و مدلهای تجاری جدید قابل پیادهسازی است.
نتیجه نهایی
شرکت هایی که مایل به تحول دیجیتال هستند باید بدانند که این یک اقدام یکباره نیست. بلکه یک تعهد همیشگی است که طی آن کسبوکار ما باید به طور مستمر منعکسکنندهٔ هر تغییری باشد که آینده برای ما به ارمغان میآورد.