۵ درسی که کسب‌و‌کار ما می‌تواند از یوزپلنگ بیاموزد

آیا در تلاش هستید که به یک کسب‌و‌کار دیجیتال تبدیل شوید؟

یوزپلنگ حیوانی با ویژگی‌های نادر و شگفت‌انگیزی است که به آن این امکان را می‌دهد تا با سرعت ۱۲۱ کیلومتر بر ساعت سریع‌ترین جانور روی کرهٔ خاکی باشد. به طرز شگفت انگیزی ویژگی‌های یوزپلنگ یادآور آموزه‌های مهمی برای کسب‌و‌کار‌های بزرگ است.

درس اول: سرعت، تفاوت بین زندگی و مرگ است

سرعت همان چیزی است که باعث موفقیت یا شکست شکارچی می‌شود. سرعت بالای یوزپلنگ‌ها  بالاترین میزان موفقیت شکار در ساوانا را برای آنها به ارمغان آورده است. در ۴۰ درصد مواقع یوزپلنگ‌ها در شکار موفق می‌شوند .

در حال حاضر رهبران همهٔ صنایع به واسطهٔ ظهور بازارهای جدید و تعریف مدل‌های جدید کسب‌و‌کار بیشتر از هر زمان دیگری در معرض خطر قرار گرفته‌اند.  سیسکو پیش‌بینی کرده است که تا ۵ سال آینده از ۱۰ کمپانی برتر هر صنعتی، ۴ تای آن‌ها به دلیل تحولات دنیای دیجیتال از صفحهٔ روزگار محو خواهند شد.

درس دوم: اغلب شرکت‌ها برای سرعت بالا ساخته نشده‌اند

شرکت‌های فعلی امروزه را می‌توان به بوفالوهای اقتصاد دیجیتالی تشبیه کرد؛ قدرتمند و تنومند اما آهسته. و این در حالی است که نوآوری‌های دیجیتال برای کسب‌و‌کارهای کوچک‌تر و چابک‌تر به جای این که تهدیدی برای بقای‌شان باشد عاملی برای رشد است.

اما میان این کسب‌و‌کارهای چابک با شرکت‌های بزرگ چه تفاوتی است؟ بیایید دوباره نگاهی به یوزپلنگ بیاندازیم. قفسه سینه عظیم آن ظرف مناسبی برای قلب و ریهٔ بزرگ این حیوان ساخته است و در عین حال پاهای نازک یوزپلنگ به وسیله مفصل‌هایی کاملاً انعطاف‌پذیر به بدن متصل شده‌اند که هنگام دویدن اصطکاک کمی ایجاد می‌کند که  در هیچ حیوان دیگری دیده نمی‌شود.

مانند یوزپلنگ، کسب‌و‌کار دیجیتال، با سیستم‌های نرم‌افزاری منسوخِ انعطاف‌ناپذیر، مدل‌های عملیاتی پیچیده و عدم خطرپذیری نمی‌تواند به اندازهٔ کافی برای پاسخ به دنیای تحول دیجیتال چابک شود. بنابراین در حال حاضر شرکت‌های بزرگ برای بقا باید دست به کاستن از محدودیت‌های پیش روی کسب‌و‌کارشان بزنند.

درس سوم:کسی پنهان می‌شود که نیاز به حرکت سریع داشته باشد

سر یوزپلنگ کوچک است تا به آیرودینامیک حرکتش کمک کند در حالی‌که پاهای سترون و ساختار آن به گونه‌ای است که باعث حرکات سریع و باورنکردنی می‌شود و امکان استتار در علف های بلند را برای آن فراهم می‌کند.

هنگام آغاز روند تحول دیجیتال بسیاری از کسب و کارها تنها  به بخش قابل رویت از کسب‌و‌کار خود مانند مشاهدهٔ تجربه کاربر نهایی، رصد وب سایت مصرف کننده و اپلیکیشن‌های تلفن همراه تمرکز می‌کنند. اما تجربه مشتری معمولا از کانال‌های مختلف شکل می‌گیرد و نه فقط در اپلیکیشن و وب‌سایت فروش. به فروشگاه آنلاین و مرکز ارتباط با مشتریان فکر کنید. همه این کانال ها به اصول زیربنایی تکنولوژی کسب و کار تکیه دارند: فرایندها و فناوری‌هایی که سازمان را در حال حرکت نگه می دارند.

درسی که می توانیم در اینجا بیاموزیم این است که باید بر فعال‌سازی عنصر چابکی در فناوری‌های پایهٔ کسب‌‌و‌کار مانند ERP تمرکز کنیم. این به معنای کنار گذاشتن کامل یک سیستم و جایگزینی آن نیست؛ که روشی ناخواسته و عملا غیر ممکن است. فناوری‌های امروزی به کسب‌و‌کارها اجازه می‌دهد که سرعت و چابکی را (فقط) در هرجایی که نیاز هست اضافه کنند، تا به این شکل از سیستم‌های قدیمی بهترین کارایی را استخراج کنند. منظور از سیستم‌های قدیمی، سیستم‌هایی است که بدون در نظر گرفتن هزینه‌ها جایگزینی آن‌ها به زمان زیادی نیاز دارد.

درس چهارم: چابکی واقعی نیاز به تغییر مسیر‌های سریع دارد

دُمِ سنگینِ یوزپلنگ به آن کمک می‌کند که به سرعت در مسیر خود تغییر جهت دهد تا مطمئن شود که می‌تواند سایر اهداف فوق العاده چابک را شکار کند. این یک چالش واقعی برای شرکت‌های پیشرو در هر صنعت نیز هست.

اقتصاد کسب‌و‌کار دیجیتال ما با تغییرات سریعی هدایت می‌شوند که با حرکت بازیگران جدید بازار به وجود می‌آیند؛ بازیگرانی که دست به تغییر و بازآفرینی بخش‌های راکد کسب‌و‌کار می‌زنند. برای هر کسب‌و‌کار موفقی تغییر سخت است و بزرگی سازمان  آن را سخت‌تر می‌کند.

درسی که کسب‌و‌کارها در این‌جا می‌توانند یاد بگیرند این است که مسیر نوآوری یک مسیر مستقیم نیست. کسب‌و‌کارهای بزرگ نیاز به تفکر متفاوت دارند، و باید برای اصلاحات دوره‌ای آماده باشند. به عنوان مثال، بزرگترین رقیب فعلی شما در سال آینده می‌تواند به بزرگترین متحد شما در نبرد علیه یک بازیگر جدید بازار دیجیتال تبدیل شود. منابع ترکیبی می‌تواند به شما کمک کند تا سریع‌تر به جلو بروید.

درس پنجم: برای حرکت سریع، اجزاء نیاز به همکاری با یکدیگر دارند

سرعت واقعی یوزپلنگ فقط با حرکت هماهنگ بدن آن که برای سرعت بالا بهینه شده است امکان‌پذیر است. تصور کنید اگر کسب‌و‌کار شما واقعا در هماهنگی کامل برای یک هدف مشترک کار می‌کرد چه اتفاقی می‌افتاد؟

سازمانِ اکثرِ شرکت‌ها در واقعیت متشکل از بخش‌های جدا‌افتاده‌ای است که در همکاری موثر با یکدیگر مشکل دارند. به یوزپلنگ نگاه کنید، هر یک از ویژگی‌های آن به اندازهٔ خودش مهم است، اما هیچ یک به تنهایی برای رسیدن به موفقیت در شکار کافی نیست.

در سازمان‌ها هم هیچ فردی در تیم نمی‌تواند در مقابل اهداف کسب و کار قرار گیرد. تحول دیجیتال با همکاری کامل و گسترده در تمام ابعاد سازمان امکان‌پذیر می‌شود .