در بازار پرتلاطمِ امروز همهٔ سازمانهای تجهیز محور برای حفظ امتیاز رقابتپذیری خود با چالشهای مختلفی، که ناشی از تقاضای ذینفعانشان است، روبرو هستند. چالشهایی اعم از تمرکز بیامان بر بحث ایمنی، بهرهوری و الزامات محیطزیستی که باید برای همهٔ آنها در بودجهٔ شکنندهٔ سازمانها پیشبینیهای لازم انجام شده و راهی برای رسیدگی به آنها پیدا شود.
مدیران تجهیز در همهٔ صنایع همواره برای اولویتبندی صحیح منابع و اتخاذ تصمیمهای موثر بر اساس این اولویتبندیها تحت فشار هستند.
تجربه نشان داده وقتی پای تصمیمگیری به میان میآید انسانها ترجیح میدهند به فضای امنِ تجربهٔ گذشته اعتماد کنند. این یعنی اصرار به تکرار تصمیمات مشابه قبلی که احساس راحتی و آسودهخاطری و اطمینان (البته کاذب) را برای تصمیمگیرنده در پی دارد. بارها این جمله را شنیدهایم: «ما همیشه به این روش عمل میکردیم.» مشکل اینجا است که این فرمول ذهنی و روانشناختی که به تصمیمهای تکراری میانجامد ممکن است به تصمیماتی بدون اثرگذاری مثبت و کاملاً ناهماهنگ با اهداف استراتژیک سازمان منجر شود.
تصمیمگیری اثرگذار بیش از هرچیز نیاز به توجه به یک رویکرد کمّی دارد؛ که موجه، منسجم و مهمتر از همه هماهنگ با اهداف عالی استراتژیک کسبوکار باشد.
تحلیل پارتو: ابزاری برای هدفگذاری
نخستین و مهمترین گام به سوی تصمیمگیری موثر تعریف مساله (یا مسالهها) است؛ که اینجا در مبحث مدیریت داراییهای فیزیکی میتوان آن را به تجهیزات یا سیستمهای مشکلسازی خلاصه کرد که آثاری منفی برای سازمان ما دارند.
یکی از شیوههای قابل توجه برای شناسایی مشکلات بزرگ در مدیریت داراییهای فیزیکی روش تحلیل پارتو است. روش سادهای که برای اولویتبندی تغییرات احتمالی، براساس میزان تاثیر هر یک از آنها در بهبود شرایط، بکار گرفته میشود.
این روش از اصل پارتو یا همان قانون معروف ۸۰ / ۲۰ استفاده میکند. اصلی که میگوید در بسیاری از موقعیتها، ۸۰ % از نتایج و رخدادها تنها توسط ۲۰ % از دلایل و سببها رخ میدهند. شیوهٔ تحلیل پارتو با وجود سادگی یکی از ابزارهای موثر تصمیمگیری به شمار میرود. درست است که روش «تحلیل پارتو» راهکاری برای حل مساله ارائه نمیدهد، اما به مدیر تجهیز کمک میکند تا چند مسالهٔ مهم را که مسبب درصد بالایی از مشکلات هستند را هدف قرار دهد.
برای استفادهٔ موفقیتآمیز از روش تحلیل پارتو ابتدا باید درک درستی از محرکهای کسبوکار خود داشته باشیم و بدانیم سازمان و ذینفعان آن در تلاش برای دستیابی به چه چیزی هستند؟ آیا موضوع فقط تولید بیشتر است یا کاهش هزینههای عملیاتی را نیز شامل میشود؟ یا هر دو؟ فهم این مسائل به ما کمک میکند که بدانیم چه مشکلی را باید به چه منظوری تحلیل کنیم؛ تا بتوانیم مشکلات را بر اساس میزان اثر منفیای که بر کسبوکار میگذارند رتبهبندی کنیم.
در زمینهٔ مدیریت داراییهای فیزیکی اگر به اطلاعات دقیق و جزئی دست پیدا کنیم، احتمالاً درمییابیم که سیستمها، خودِ تجهیزات و یا حالتهای به خصوصی از خرابیهای بالقوه در تجهیزات هستند که باعث به وجود آمدن مشکلات میشوند. استخراج این اطلاعات راهنمای خوبی برای هدایت مدیر تجهیز در مسیر درست است تا بداند در ابتدای کار نقطه تمرکزش کجا باید باشد.
البته ممکن است دلایل مشکلزا به چند عامل برگردند. در چنین وضعیتی یافتن عاملی که بیشترین فرصت را برای بهبود به ما میدهد کاری دشوار است؛ و برای این کار نیاز به ابزار پیچیدهتری از روش تحلیل پارتو هست.
مدلسازی RBD: اولویتبندی سطح بعدی
شیوهٔ مدلسازی موسوم به RBDیا همان دیاگرام بلوکی قابلیت اطمینان را میتوان برای شناسایی تخریبکنندههای اصلی عملکرد کسبوکار و مشخصکردن بهبود آنها و همچنین میزان تاثیر متعاقب آنها بر روی کسبوکار استفاده کرد. این موضوع میتواند شامل چنین مواردی باشد: پیکربندی تولید، مدلسازی افزونگی تجهیزات (از ویکیپدیا: افزونگی در علوم مهندسی عبارت است از قرار دادن زیربخشهای مشابه در یک سامانه به صورت موازی به طوری که عملکرد کلی سامانه در شرایط خطا تضمین شود. سامانه در این تعریف میتواند یک دارایی فیزیکی یا یک سامانهٔ عملیاتی باشد.)، بافرها و شیوههای جایگزین برای محاسبهٔ سهم یک دارایی خاص در عملکرد کلی کسبوکار.
مدل RBD گلوگاههای سیستمی را برجسته میکند و با رتبهبندی عوامل تخریبگرِ عملکرد، سناریوی «در صورت تغییر «آ» در تجهیز «ب» بهبود «ج» رخ میدهد» را عملیاتی میکند. این ابزار به مدیران تجهیز اجازه میدهد مواردی که به صورت منطقی قابلیت مقایسه با یکدیگر دارند را مقایسه کرده و اطمینان کسب کنند که تصمیمهایشان قابل سنجش، توجیهپذیر و باثبات هستند.
همانند روش تحلیل پارتو، باید اهداف استراتژیک سازمان را در مدل RDB بگنجانیم. از این طریق نه تنها با استفاده از مشخصههای دقیق و دادههای نگهداشت تاثیر خرابی تجهیزات را پیشبینی میکنیم، که همچنین قادر خواهیم بود با طراحی پروفایلهای ریسک مشخص کنیم که کدام تجهیز یا سیستم مانع دستیابی سازمان به اهداف خود شده است.
مدلسازی RBD علاوه بر کمک به مدیران تجهیز در شناسایی مسائل، یک تحلیل مبتنی بر هزینه – فایده بر روی هر راهکار پیشنهادی نیز برای ما فراهم میکند؛ که همین موضوع این روش را به ابزاری کاملاً قدرتمند در تصمیمگیری بدل میسازد.
ترکیب هر دو روش برای کاهش هزینهها
توسعهٔ یک مدل RBD در ابعاد کل سازمان به زمان و منابع مالی زیادی نیاز دارد؛ و به همین خاطر این روش علیرغم این که روشی موثر در تصمیمگیری است، اما اغلب توسط مدیران سازمان نادیده گرفته میشود. یکی از راههایی که به وسیلهٔ آن میتوان مدلسازی RBD را برای سازمانها جذابتر کرد این است که پیش از بکارگیری این روش از شیوهٔ تحلیل پارتو استفاده کنیم. با این کار امکان این را خواهیم داشت که نواحی یا سیستمهای خاصی را که سازمان را تحت تاثیر خود قرار دادهاند و مشکلزا هستند را برجسته سازیم و سپس با درنظر گرفتن محدودیتهای زمانی و مالی، و دیگر منابع مورد نیاز با مدل RBD تصمیمگیری کرده و در پی راهکار مناسب برویم.
از آنجایی که هر دو روشِ تحلیل پارتو و مدلسازی RBD روشهایی کمّی هستند نیازی به وجودِ سالها تاریخچهٔ کارها یا دادههای تولید ندارند و برای اثرگذاری میتوانند از دادههایی که کلیت موضوع را نمایندگی میکنند بهره ببرند. و به مرور که اطلاعات بیشتری در دسترس قرار میگیرد، فرایند تصمیمگیری پالوده، قابل اتکا و شفافتر و مهمتر از همهٔ اینها موثرتر خواهد بود.